چيرگي بر گسست ناشي از آسيب (راهنمايي آموزشي در درمان اختلالات تجزيه اي براي بيماران و درمانگران)

پديده‌ي تجزيه که به‌نوعي به مفهوم کهن «هيستريا» در روانپزشکي پيوند مي‌خورد يکي از پرمناقشه‌ترين مفاهيم در روانپزشکي است. ديرزماني از آن روزگاران که افراد مبتلا به اختلالات تجزيه‌اي را به جرم جادوگري و براي پاک کردن وجودشان از حلول ارواح خبيثه بر تلي از هيزم مي‌سوزاندند نمي‌گذرد و هنوز در قرن بيست‌ويکم جن‌گيري شيوه‌اي شايع در درمان اين بيماران است.
برخورد روانپزشکي و روانکاوي با اين بيماري نيز تا ديرزماني با نگاه واقع‌بينانه‌ي علمي فاصله داشت. اما همانند بسياري از پديده‌ها، علم درنهايت راه خود را فراز گردوغبار برخاسته از ذهنيت‌هاي سوگيرانه پيدا کرد. تجزيه پاسخ دفاعي دستگاه رواني ما به آسيب شديدي است که مغز قادر به پردازش، درک و هضم آن در گام اول نيست. مانند سيم‌هاي برق ساختماني که در صورت روبه‌رو شدن با اضافه‌بارْ فرمان قطع برق از طريق پريدن فيوز را مي‌گيرند، سيستم عصبي نيز با روبه‌رو شدن با اضافه‌بار اطلاعاتي دچار گسست و تجزيه مي‌شود تا از فروپاشي بيشتر پيشگيري کند. آسيب‌هاي زمان کودکي در اين ميان تأثير شديدتري بر مغزِ در حال رشد انسان دارند.
اين کتاب با زباني ساده به‌شکلي گام‌به‌گام درمانگران و نيز بيماران را با مراحل درمان اختلالات تجزيه‌اي آشنا مي‌کند. جاي چنين منابعي همواره در زبان فارسي خالي بوده است. اين يک واقعيت انکارناپذير است که دستياران روانپزشکي و روان‌شناسانِ باليني در دوره‌ي آموزش خود آشنايي کافي با روند درمان اين بيماران پيدا نمي‌کنند و در روبه‌رو شدن با افراد مبتلا، به تشخيص‌هاي ديگري متوسل مي‌شوند که گاه وضع بيمار را از آنچه هست بدتر مي‌کند. اميد که اين اثر بتواند به آشنايي درمانگران و بيماران با اختلالي که در دنياي پرآسيب ما اهميتي دوچندان يافته است ياري برساند.