خودت باش دختر

شما بيش از آنچه تاکنون شکل گرفته ايد هستيد.
اين همان جوابي‌ست که مي خواهم به تمام زناني که برايم ايميل مي فرستند و از من راهنمايي مي خواهند بدهم. شنيدنش شايد سخت باشد اما اين آگاهي به دنبال اين حقيقت شيرين به‌دست مي‌­آيد: شما بيش از آنچه تاکنون شکل گرفته ايد هستيد و با اين آگاهي مي توانيد بر تمام کارهايي که انجام مي دهيد کنترل داشته باشيد.
اين موضوع مرا به فکر انداخت.
چه مي شود اگر يک کتاب کامل درباره تمام کشمکش هاي زندگي ام بنويسم و در آن موارد و روش هايي را که در حل آنها کمکم کردند توضيح بدهم؟ چه مي شود اگر درباره تمام شکست ها و لحظات خجالت آورم حرف بزنم؟ چه مي شود اگر به شما بگويم بزرگ ترين شرمندگي‌ ام اين است که هنگام عصبانيت سر فرزندانم جيغ مي‌کشم؟ سروصدا نه، فرياد نه، ناسزا و غرزدن هم نه، با صداي بلند جيغ مي کشم و بعداً وقتي به کاري که کردم فکر مي کنم حالم به‌ هم مي خورد. چه مي شود اگر بدانيد من همين الان حداقل سه دندان خراب در دهانم دارم چون از رفتن نزد دندان‌پزشک مي‌ترسم؟ چه مي شود اگر درباره چاقي موضعي‌ ام يا برآمدگي عجيبي که وقتي رکابي مي پوشم مثل پستان سوم بين شانه و سينه ام ايجاد مي شود به شما بگويم؟ از چربي پهلويم چيزي گفتم؟ يا از موهايي که از خال روي صورتم رشد مي کنند؟ يا از نداشتن اعتمادبه نفسم؟ چه مي شود اگر با اعتراف به اينکه در بزرگسالي شلوارم را خيس کردم شروع به نوشتن کتابم بکنم و بگويم که اين دفعه اولم نبود و دفعه آخرم هم نخواهد بود؟ و چه مي شود اگر بگويم علي رغم اعترافي که کردم چه خنده ‌دار باشد چه شرم‌آور يا دردناک و يا چندش‌ آور با خودم هيچ مشکلي ندارم؟ که حتي وقتي کارهايي مي کنم که اصلاً از انجامشان راضي نيستم باز هم خودم را دوست دارم؟ که اين کار امکان­ پذير است چون مي دانم کنترل تغيير اوضاع کاملاً در دست خودم است؟