از:
مونا سادات معصومی
معرفی کتاب : برداشتی از معرفی کتاب در سایت کتابراه
آلن دو باتن در "کتاب روان درمانی چیست؟" شرح میدهد که روان درمانی بزرگترین گامی است که میتوانید در جهت فهم و شکوفایی خود بردارید و یک دورهی آن میتواند از خشم، خود مغلوب انگاری، بیاعتمادی، سرگشتگی و اندوه شما بکاهد.
روان درمانی یکی از با ارزشترین اکتشافات قرن اخیر است که قدرتی استثنایی برای بهبود روابط، بالا بردن سطح سلامت روانی و گشایش فضای خانواده دارد و در بهرهبرداری از ظرفیت بالقوهی حرفهای به شما کمک میکند. با این حال رواندرمانی با سوء فهمی ژرف دست به گریبان بوده و دستخوش خیالپردازیها، امیدواریها و شکاکیتهای بیهودهای هم بوده است. منطق آن به ندرت تشریح شده و کم پیش آمده است که صدای آن مستقیم شنیده شده باشد.
به همین جهت در این اثر آلن دو باتن (Alain De Botton)، تلاش بر آن است تا روان درمانی معرفی و توضیح داده شود که این حوزه پاسخگوی کدام یک از نیازهای درونی است و از چه طریقی این نیازها بررسی میشود و نتیجهی رواندرمانی در حالت ایدهآل چه میتواند باشد.
هدف از انتشار مجموعهی مدرسه زندگی، پرورش هوش عاطفی میباشد. باور بر این است که طیفی از مهمترین مشکلات مردم به دلیل عدم خودشناسی، همدلی و ارتباط بین آنهاست. فعالیتهای این مجموعه در ده مرکز در دورترین نقاط جهان انجام میشود، از جمله لندن، آمستردام، سئول و ملبورن. فیلمسازی، برگزاری کلاسها، ارائهی خدمات درمانی و تولید سلسهای از محصولات در عرصهی روانشناسی از دیگر فعالیتهای این مجموعه میباشد.
جملات برگزیدهی کتاب روان درمانی چیست؟:
- روان درمانگران درک کامل و درستی از آنچه هنجار بودن تلقی میشود، دارند.
- در دوران کودکی که از جنبه عاطفی سالم باشد، باز اشتباهات زیادی رخ میدهد.
- اگر کودکی را ملزم به موفقیت سازیم به همان اندازه زیانبار است که او را ملزم به شکست بدانیم.
- تعامل با رواندرمانگر میتواند وجه اشتراک کمی با پیوندها و روابطمان در زندگی عادی داشته باشد.
در بخشی از کتاب روان درمانی چیست؟ میخوانیم:
یکی از عیبهای ساختاری ذهن این است که تفکر عمیق و منسجم در هر مدت زمانی برای ما بسیار دشوار است. دائماً رشتهی افکار را از دست میدهیم. دائماً ایدههای بیربط و رقابتجویی، عادتوار به افق ذهنی ما گریز میزنند و بینشهای ابتدایی ما را فرو میریزند. هر از گاهی خود آگاهی ما به شکلی غیر قابل توضیح برای لحظهای از هر گونه اطلاعات پاک میشود. در این وضعیت که به جز ابزارهای ذهنی خود چیزی در دست نداریم، تردید دربارهی ارزشمندی چیزی که تلاش برای معنادار کردن آن هستیم به سرعت در ما شکل میگیرد و ممکن است تمایل مقاومت ناپذیری در حین گوش دادن اخبار یا خوردن بیسکویت، به جای اندیشیدن به آن موضوع بر ما مستولی شود.
در نتیجه، برخی از موضوعات که به شدت نیازمند اندیشیدن به آنها هستیم مثل رابطهی عاطفی، پروژهی بعدی در محل کار، بهترین پاسخ ممکن به یک نامه، نگرانی در نحوهی واکنش شریک زندگی و تلاش ما برای نوازش او در ریگزار افکارمان فرو میریزند و هزینههای روانی سنگینی بر ما تحمیل میشوند.
آنچه به تلاشهای ما در شناخت ذهن کمک عظیمی میکند در کمال شگفتی، حضور ذهنی دیگری است. على رغم همهی فریبندگیها در تنهایی، بهترین اندیشهورزی معمولاً در همراهی با دیگران رخ میدهد. کنجکاوی دیگری به ما اطمینان میدهد تا دربارهی بیشهزارهای ذهنی خود کنجکاوی کنیم. این اعمال فشار آرام از بیرون، برداشتهای درهم ریخته درون ما را قوام میبخشند و ضرورت بر زبان آوردن آگاهیهای درونی و ذخایر سست تمرکزمان را انسجام میدهد.
گاهی ممکن است دوستی، به طور غیر معمول به حرفهای ما توجه نشان دهد و آماده گوش دادن به همهى حرفهای ما باشد؛ اما در سکوت گوش دادن به حرفهای ما کفایت نمیکند، چرا که بالاترین امکانهای گوش دادن، از عدم پریدن در حرفهای فرد از روی ادب بسیار فراتر میرود. برای این که به طور واقعی به حرفهای کسی گوشداده شود باید طرف مقابل راهبرد «گوش دادن فعال» را مدنظر داشته باشد.
آیا این بررسی مفید بود؟
2
0