هر چه باداباد

آنگاه که هراس و هول از بودن و نبودن، به هول و هراس از زندگی و مرگ مدام مبدل شود، این جهان چهگونه خواهد بود؟
استیو تولتز در سال ۱۹۷۲ در استرالیا به دنیا آمد. او به دلیل انتشار کتاب جزء از کل در سال ۲۰۰۸ به یکی از بزرگترین رماننویسان کشور استرالیا تبدیل شد. کتاب جزء از کل بارها و توسط ناشران مختلف به زبان فارسی ترجمه شده است.
وی در دبیرستان کیلارا مشغول تحصیل شد و از دانشگاه نیوکاسل سال ۱۹۹۴ فارغ تحصیل گردید، پیش از اشتغالش به ادبیات در منترال، ونکور، نیویورک سیتی، بارسلونا و پاریس طیف وسیعی از مشاغل همچون فیلمبردار، بازاریاب، نگهبان، گارگاه خصوصی، معلم انگلیسی و فیلمنامهنویسی را تجربه کرد.
نویسندهای که نوشتههایش را بر ترسها و فقدانها بنا کرده است، در روزهایی که همهی ساکنان زمین، آرامآرام درحال گذر از پاندومی دستوپیایی کرونا هستند، تریلوژیاش را با «هرچه باداباد» تکمیل کرده است. استیو تولتز، نویسندهی یکی از بحثبرانگیزترین رمانهای هزارهی سوم، چهارده سال پساز «جزء از کل»، این بار بودن و نبودن را به کناری نهاده و جهانش را بر سیر و سلوک حضور در میان فاصلهی آغاز و انجام استوار کردهاست. اگر زیستن اجباریست که بر ما مستولیست و نبودشدن نیز حتمیّتی بیبازگشت است، جهانی ورای این دو چگونه خواهد بود؟ آنگاه که هراس و هول از بودن و نبودن، به هول و هراس از زندگی و مرگ مدام مبدل شود، این جهان چهگونه خواهد بود و انسان گیر افتاده و زنجیرشده در آن، چه خواهد کرد؟ آدمی که همهی زیستنش در ازدستشدهها و به دست نیامدنیها خلاصه شده و درعینحال اینهمه افسوسی تمامنشدنیست که نمیشود بر آن فائق آمد؛ مسئلهی کتاب هرچه باداباد این است!
هرچه باداباد سومین رمان استیوتولتز، پس از جز از کل و ریگ روان، که به ترتیب دربارهی ترس از مرگ و ترس از زندگی بودند، تولتز در هرچه باداباد، با الهام گرفتن از مفهوم رجعت ابدی نیچه، یک دنیای آخرالزمانی ساخته که در آن آدمها، غرق حسرت آنچه از کف دادهاند، به دام چرخهی بیپایان مرگ و زندگی افتادهاند و دنبال راه خلاصی میگردند.
کتاب تاملی است بر تولد و زندگی و هرچه در فاصلهی این دو اتفاق میافتد. او دنیای پس از مرگی میآفریند که بیشتر سوال طرح میکند تا پاسخ سوالات را بدهد. هرچه باداباد رمانی است پرکشش، خلاقانه و مانند دو رمان قبلی نویسنده، بیاندازه تفکربرانگیز.