چادر كرديم رفتيم تماشا / سفرنامه هاي قديمي زنان 1

چادر کرديم رفتيم تماشا، نخستين کتاب از سلسه سفرنامه‌هاي قديمي زنان است که همزمان با حکومت ناصرالدين‌شاه نگاشته شده است.
«صبح که از خواب بيدار شديم، احوال سرکار خانم خيلي بد شد. امروز که سه‌شنبه است به اين واسطه در ده‌سرد لنگ کرديم. اهل اين ده به واسطه? ظلم و تعدي ابوالفتح‌خان پارسال فرار کردند، ده را لم‌يزرع گذارده‌اند. باغ‌هاي ايشان بي‌صاحب مانده. پارسال ملخ خورده بود، امسال هم ملخ زيادي در باغستان آن‌ها ريخته. خداوند محافظت فرمايد. نه نان پيدا مي‌شود، نه کاه و نه جو. چاره‌اي هم نداريم به جز ماندن. فردا هم با حالت مأيوس خيال مراجعت به کرمان داريم. خداوند ان‌شاءالله هيچ بنده‌اي را از درگاه خودش مأيوس نکند که بد دردي است. الهي به زودي زود شفاي عاجلي کرامت فرمايد. اول ظهر امروز الحمدلله رب العالمين خانم بناي عرق را گذاردند تا صبح.»