از متن كتاب:
دوست عزيز
مثل همهي صبحهاي بعد از اون شب اول، وقتي از خواب بيدار شدم احساس خستگي ميکردم، قلبم تپش داشت و نميتونستم خوب نفس بکشم. من و پاتريک وقت زيادي رو با هم ميگذرونيم. خيلي هم مشروب ميخوريم. يعني پاتريک بيشتر ميخوره و من مزه ميکنم بيشتر.
ديدن دوستي که به اين روز افتاده و اينقدر زجر ميکشه واقعاً سخته. مخصوصاً وقتيکه هيچ کاري نميتوني بکني جز اينکه “پيشش باشي”. دلم ميخواد کاري کنم که اين وضع تموم شه ولي نميتونم. به همين خاطر سعي ميکنم هر وقت ميخواد دنياش رو بهم نشون بده باهاش باشم.
يه شب پاتريک منو به پارکي برد که مردها ميرن تا همديگه رو پيدا کنن. پاتريک بهم گفت اگه نميخوام کسي مزاحمم باشه کافيه به چشمهاي کسي نگاه نکنم. گفت که ارتباط چشمي اينجا به معني موافقت با اينه که بهشکل ناشناس با هم رابطه داشته باشين. هيچکس حرفي نميزنه. فقط جايي رو پيدا ميکنن که برن. بعد از مدتي پاتريک کسي رو پيدا کرد که ازش خوشش اومد. پرسيد سيگار لازم دارم و وقتي گفتم نه رو شونهم زد و با اون پسر رفت.
رو نيمکتي که اونجا بود نشستم و به اطراف نگاه کردم. تنها چيزيکه ميديدم سايههايي از آدمها بود. بعضيها رو زمين. بعضيها کنار درختها. بعضيها در حال راه رفتن. خيلي ساکت بود. بعد از چند دقيقهاي سيگاري روشن کردم و بعد صداي کسي رو شنيدم که تو گوشم چيزي گفت.
صدا پرسيد: «يه سيگار اضافه داري؟»
برگشتم و مردي رو تو سايه ديدم.
گفتم: «البته.»
سيگاري رو به طرفش دراز کردم و اونم گرفت.
گفت: «آتيش داري؟»
گفتم: «البته.» و کبريتي براش روشن کردم.
زبان
|
فارسي
|
نويسنده
|
استيون چباسكي
|
مؤلف
|
استيون چباسكي
|
مترجم
|
كاوان بشيري
|
سال چاپ
|
1402
|
نوبت چاپ
|
34
|
نوبت ويرايش
|
0
|
تعداد صفحات
|
213
|
سايز
|
رقعي
|
ابعاد
|
14 * 21.5 * 1.5
|
نوع جلد
|
شوميز
|
وزن
|
195
|
تخفيف ويژه در سايت
|
10.00
|
شما نيز نظر خود را بنويسيد ...
از:
سارا .ش
فکر میکنم اگر بتوانید شخصیت اصلی (چارلی) را درک کنید، از کتاب بیشتر لذت ببرید.
داستان به صورت نامه هایی که چارلی به شخصی نامعلوم می فرستد، روایت می شود. پس طبیعی ست که روند کتاب آرام و کمی حالت زندگی روزمرگی داشته باشد، البته چندجا کمی سرعت می گیرد.
داخل داستان به جمله هایی بر میخوردم که برام جالب بودند و به بعضی ها چند دقیقه فکر میکردم.
یک جمله از کتاب: به نظرم بد نیست با آدمای مشهور مصاحبه شه تا بدونیم اونا هم درست مثل مان، ولی راستشو بهت بگم، یه احساسی بهم میگه همه اینا دروغ های شاخ داره. فقط مشکل اینه که نمیدونم کی داره دروغ می گه.
آیا این بررسی مفید بود؟
1
0