تعقيب گوسفند وحشي

در تعقيب گوسفند وحشي شخصيت اصلي و راوي وجود ميانمايه‌اي دارد. شور و شوقي ندارد، انگار به خيانت زن و سپس جدايي او بي‌اعتناست و فقط به اين دليل جلب نامزد تازه‌اش مي‌شود كه گوشش شگفتي آفرينش است و هر كس كه آن را ببيند در برابرش بي‌اختيار مي‌شود. با اين نكته كه در سراسر كتاب هيچ شخصيتي نام واقعي ندارد، بر اين منظر سطحي تاكيد مي‌شود. هنگامي كه رت، يك دوست خانه به دوش راوي، عكسي از گوسفندها در هوكايدو برايش مي‌فرستد، سلسله زنجير حوادث به حركت درمي‌آيد. عكس گوسفندها توجه چهره‌اي نيمه‌پنهان را كه فقط به رئيس مشهور است يكي از مهره‌هاي اصلي اسطوره‌يي نيرومند دنياي زيرزميني به خود جلب مي‌كند كه نياز مبرمي دارد كه به يكي از گوسفندهاي عكس دست يابد. رئيس منشي خود را پيش راوي مي‌فرستد و حاليش مي‌كند كه اگر گوسفند را برايش پيدا نكند با عواقب وخيمي روبه‌رو خواهد شد. آنچه در پي مي‌آيد سفري فراواقعي از توكيو به ساپورو و شمال ژاپن است. شامل هتلي (هتل دلفين) كه انگار از يكي از فيلم‌هاي استنلي كوبريك سر برآورده و موجودي ملقب به استاسفند، كه در خور فيلم‌هاي ديويد لينچ است. راوي ما طي اين سفر و در برخورد با حوادث خارق‌العاده با جهان‌بيني تصنعي خود و تاثيري كه بر زندگيش مي‌گذارد رويارو مي‌شود.