لب بر تيغ

10,000تومان
تولید کننده: چشمه
انبار:
درخت‌ها و باد. خم و راست مي‌شوند شاخه‌ها. تاب مي‌خورند، پيچ مي‌خورند و بر مي‌گردند سرجاشان. سر پدرش داد زده بود. واقعا داد زده بود؟ چه‌طور اين جوري شده بود؟ كي از توي دهان او آن‌طور داد زده بود. اين دهان حالا مال كي بود؟ با اين دهان نبود كه به‌هم مي‌خنديدند وقتي با هم مي‌رفتند پارك؟ اگر مادر نمرده بود، حالا همان خانه بودند. توي كوچه‌هاي خودشان مي‌دويد. توي زمين‌هاي خالي، جلو چشم هر دوشان. نه جلو اين چشم‌هاي غريبه‌ي درانده. اگر مادر بود و حياط آن همه بزرگ و خالي نمي‌شد و استخرش خشك نمي‌ماند، نمي‌آمدند اين‌جا. به جاي چشم‌هاي خيره و دهان بسته و تلخ فرنگيس، حالا به دهان مادرش نگاه مي‌كرد كه باهاش حرف مي‌زد و نمي‌گذاشت برود سر پدرش داد بزند. كه حالا بدود توي اين كوچه. اين كوچه كه تنگ مي‌شود با اين يك ماشين گذري.
زبان فارسي
نويسنده حسين سناپور
مؤلف حسين سناپور
سال چاپ 1393
نوبت چاپ 3
نوبت ويرايش 0
تعداد صفحات 164
سايز رقعي
ابعاد 14 * 21 * 0.7
نوع جلد شوميز
وزن 175
شناسه کالا9789643622923

كالاهايي كه همراه اين كالا خريداري شده‌اند