دگرگوني عشق و صميميت (جنسينگي عشق و شهوت در جوامع مدرن)

اولريش بک، در کنايه اي به جمله مشهور مارکس و انگس در مانيفست کمونيست، مي گويد: «کل تاريخ نوع بشر، چيزي جز تاريخ مبارزه هاي بين دو جنس نيست.» اين جمله، دست کم، نشانگر اهميت شايان مناسبات جنسي و جنسيتي در جوامع امروزي است. اين اهميت طبعا در نظريه ها و پژوهش هاي علوم اجتماعي معاصر نيز انعکاس بافته است.
سواي نقش پيشگامانه فرويد و روانکاوي و جريان عظيم فمينيسم، آثار پرآوازه ميشل فوکو، ريوين کانل، اولريش بک، زيگمونت باومن و آنتوني گيدنز گواه همين مدعايند. در اين ميان، کتاب حاضر از مهم ترين آثار اين حوزه است که تحليل جامعه شناختي روشن و آموزنده اي از دگرگوني هاي ژرفي عرضه مي کند که همه شئون زندگي اجتماعي را، در سطح خرد و کلان، درمي نوردند.
هستند کساني که مسکوت ماندن مباحثي از اين دست را ترجيح بدهند يا توصيه کنند، اما آن ها بايد تمامي عواقب و مکافات هاي نابينايي را به جان بخرند.