فلس مار / ديابلو 2

الديسيان که کمر به نابودي معبد قدرتمند تريون بسته، نمي‌داند که ايناريوس، پيغامبر مخفي کليساي جامع? نور هم در رسيدن به اين هدف کمکش مي‌کرده. تمام همّ‌وغم ايناريوس، اين است که سنکچواري را به عظمت و شکوه گذشته‌اش بازگرداند. براي همين هم الديسيان را به بازي گرفته و براي سرنگون‌کردن دو مذهب متفاوت، الديسيان را به جان‌شان انداخته. اما پاي يک نفر ديگر هم به اين درگيري‌ها باز شده. آن شخص کسي نيست جز ليليث شرور. او که روزگاري معشوق ايناريوس بوده، مي‌خواهد الديسيان را بازيچه خود کند و بتواند لشکري از انسان‌هاي شبه‌خدا بسازد. لشکري پرقدرت‌تر از هر لشکري که شيطان‌ها و فرشتگان دارند. لشکري که بتواند پيروز شود و ليليت را بدل به ذاتي برتر کند.