پژواك برانگيز

ويژگي بارز کتاب‌هاي ريچارد پاورز اين است که داستان‌هاي او علاوه‌بر توصيفات زيبا از طبيعت اشاره‌هايي به علوم زيست‌شناسي، زيست شيمي، ژنتيک و پزشکي نيز دارند. اين ترکيب داستان را جذاب‌تر و غيرمنتظره‌تر مي‌کند و موجب مي‌شود که نگاه انسان به طبيعت عوض شود.
کتاب پژواک‌برانگيز که از نامزدهاي نهايي جايزه‌ي پوليتزر بوده، با توصيفي زيبا و روح‌انگيز از مهاجرت درناها شروع مي‌شود. داستان کتاب در نبراسکا اتفاق مي‌افتد و پاورز طبيعت وحشي آن‌جا را آن‌قدر زيبا توصيف کرده است که خوانندگان مي‌پندارند خودشان آن‌جا هستند. در جاده‌اي دورافتاده، مارک شلوتر جوان کاميون خود را از مسير منحرف کرده و تصادف مي‌کند. او به بيمارستان منتقل مي‌شود و به کما مي‌رود. خواهر بزرگ‌ترش که تنها عضو باقيمانده از خانواده‌ي اوست، به شهر زادگاهش بازمي‌گردد تا مراقب برادرش باشد. وقتي مارک به هوش مي‌آيد، خواهرش را نمي‌پذيرد و عقيده دارد که اين زن تنها چهره‌ي خواهرش را دارد و در اصل کلاهبردار است. داستان به مرور پيچيده‌تر مي‌شود و متوجه مي‌شويم حقيقت آن چيزي نيست که فکر مي‌کرديم. اين کتاب طولاني ريتمي کند و آرام دارد؛ اما تک‌تک خطوط آن به‌زيبايي نوشته شده‌اند و خواندنش احساساتي ارزشمند و بي‌زمان را در خواننده برمي‌انگيزد.