او هنوز اينجاست

«سوسي» و «گاي» دوتا کلاس چهارمي‌اند با خنده‌ها و اميد‌هاي مشترک. آن‌ها هميشه و هرجا با همند و انگار براي هم ساخته شده‌اند (به قول باباي سوسي مثل ماکاروني و گوشت‌قلقلي!). فقط در دوستي‌شان جاي يک چيزي خالي است؛ چيزي که مال خودِ خودشان باشد. مثلاً يک حيوان خانگي که عاشقش باشند، چيزي مثل يک مارمولک گکو!
آن‌ها باهم به فروشگاه حيوانات خانگي مي‌روند و به يک مخزن نگاه مي‌کنند. يکي از مارمولک‌ها، هماني که بدنش خال‌خالي است، براي آن‌ها سر تکان مي‌دهد. اين همان مارمولکي است که دنبالش مي‌گشتند. اسمش را مي‌گذارند ماتيلدآ (با آ چون مي‌خواهند اين اسم فقط براي خودِ خودش باشد). سوسي و گاي و ماتيلدآ با هم خوش مي‌گذرانند و همه‌چيز خوب پيش مي‌رود. تا اين که ...