اگر برف از باريدن باز نايستد

روبرت صافاريان مستندساز، مترجم و پژوهشگر حوزه ي سينماست. از او تاکنون چند داستان و رمان نيز منتشر شده است صافاريان در نوولاي اگر برف از باريدن باز نايستد با الهام از مضامين کتاب مقدس داستان عشقي را روايت ميکند که زير انبوه ترسهاي مذهبي و تعصبات فرهنگي مدفون شده است. اگر برف از باريدن باز نايستد روايت زندگي دو خانواده ي ارمني در ايران پيش و پس از انقلاب است زاون و سارو دو رفيق صميمي هستند که خانواده هايشان نسبت دوري با هم دارند خانواده سار و در طبقه ي بالاي کليسايي زندگي ميکنند که محل گردهمايي ها و برگزاري آيينهاي مختلف ارامنه است؛ آيينهايي از دوران باستان که بدويتشان تغيير شکل داده و به صورت جشنهايي فرح بخش در آمده است گويي از قوه ي قهريه و هسته ي تنش زاي شان تهي شده اند و حالا فقط پوسته اي بي آزار و حتي نشاط آور از آنها باقي مانده است. ترس مذهبي اما هنوز در کنه اين گردهمايي ها پنهان است و گاهي با يک توفان يک زلزله يا يک بارش سهمگين برف سر بيرون مي آورد و تنوره ميکشد. با رسيدن امواج جهان مدرن به ايران و هجوم بي امان مظاهر آن به ويژه مد و تغيير آداب اجتماعي و روابط خانواده هاي مذهبي، چه مسلمان چه مسيحي، با مسائلي تازه و بغرنج مواجه ميشوند فرزندان ديگر براي اصول و فرايضي که پيشينيان مؤمنانه در پايبندي به آنها مي کوشيدند ارزشي قايل نيستند. اين تعارض تازه هواخواهاني ميان هر دو نسل کهنه و نو پيدا کرده است عشقهايي در اين ميان لگدکوب ميشوند و گناهاني سر بر مي آورند. دلسردي و نااميدي ريشه ميدواند و سالها بعد خود را به شکلي ديگر بروز ميدهد؛ شکلي خشن تر و بدوي تر چيزي شبيه به قهر خدايگاني و عذاب الاهي.