موصل بدون پريچهر

حسين قسامي داستان‌نويس و منتقد جوان روزگار ماست که به‌واسطه‌ي نگاه متفاوت و روايت‌هاي نفس‌گيرش شناخته‌شده است. قسامي، در تازه‌ترين اثرش از يک تصوير خبري داستاني مي‌سازد بسيار بديع. قسامي فلسفه خوانده و دغدغه‌ي زمان و وجود دارد و، به همين خاطر، در رمانِ کوتاهش اين پيوند به‌خوبي مشهود است. رمان داستان مرد جواني است که مبهوت رخدادهاي اين روزهاست. مبهوت خاورميانه‌ي پرخون، آدم‌ها و البته يک زورگير که ساعتش را مي‌دزدد… او عاشق پريچهر است و حالا مدتي است پريچهر گم شده... موصل بدون پريچهر شرح دو سفر توأمان است: سفري در يک جغرافيا براي يافتن زن گم‌شده و سفري در وجود براي يافتن تکه‌هاي رنج و سستي‌اي که اين قهرمان را متزلزل کرده است. نويسنده با رفت‌و‌برگشت‌هاي کوتاه و روايتي رئاليستي، به مخاطب خود گستره‌اي از ترديد را مي‌نماياند که مي‌تواند در آن هم قديس شد، هم هيولا و هم ايستاد ميان اين دو. سير وقايع چنان منحصر‌به‌فرد و عجيب‌اند که پايان رمان غير‌قابل‌پيش‌بيني مي‌شود...