در حال بارگذاري...
کافکا در یک خانوادۀ آلمانیزبان يهودی در پراگ زاده شد (1883-1924). او بزرگترین فرزند خانواده بود که دو برادر و سه خواهر کوچکتر از خود داشت. هر دو برادر پیش از شش سالگی فرانتس مُردند و سه خواهر او بعدها در جریان جنگ جهانی دوم در اردوگاههای مرگ نازیها جان باختند.
کافکا آلمانی را بهعنوان زبان نخست آموخت. امّا زبان چکی را نیز کم و بیش و بدون نقص صحبت میکرد. همچنین با زبان و فرهنگ فرانسه نیز آشنایی داشت. یکی از رماننویسان محبوبش گوستاو فلوبر بود. او برای نوشتن زبان آلمانی پراگ، گویش مورد استفادۀ اقلیتهای آلمانی، یهودی و مسیحی در پایتخت بوهم را انتخاب کرد. به نظر کافکا، آلمانی پراگ «حقیقیتر» از زبان آلمانی رایج در آلمان بود و او توانست در کارهایش به گونهای از آن بهره گیرد که پیش و پس از او کسی نتوانست.
بسیاری از منتقدان تلاش کردهاند با تفسیر آثار کافکا در چارچوب مکاتب ادبی از جمله نوگرايی و واقع گرايی جادويی مفاهیم عمیقتری از آنها استخراج کنند. ناامیدی و پوچی حاکم بر فضای داستانهای کافکا نمادی از اگزیستانسیالیسم شمرده میشود.دیگرانی نیز هستند که کارهای او را از دریچۀ یهودیت یا فرویدیسم (به دلیل مشاجرت خانوادگی کافکا) یا تمثیلهایی از جستجوی متافیزیکی به دنبال خدا میبینند. درونمایۀ بیگانگی و زجر کشیدن بارها و بارها در آثار مختلف ظاهر میشود و با تأکید بر این کیفیت، پژوهشگرانی مانند ژیل دلوز و فلیکس گاتاری است که عقیده دارند کافکا بیش از نویسنده، تنهایی است که از سر رنج مینویسد و کارهای او سنجیدهتر و «شادتر» از چیزی هستند که به نظر میرسند.
کافکا در سال ۱۹۱۷ دچار بیماری سل شد و ناچار شد چندین بار در دورۀ نقاهت به استراحت بپردازد. در طی این دورهها خانوادۀ او به ویژه خواهرش اُتا مخارج او را میپرداختند. در این دوره، با وجود ترس کافکا از این که چه از لحاظ بدنی و چه از لحاظ روحی برای مردم نفرتانگیز باشد، بیشتر مردم از ظاهر پسرانه، منظم و جدی، رفتار خونسرد و خشک و هوش نمایان او خوششان میآمد. به هر حال بیماری سل کافکا شدت گرفت و او به پراگ بازگشت. سپس برای درمان به استراحتگاهی در وین رفت و در ۳ ژوئن ۱۹۲۴ در همانجا درگذشت.
کافکا به دوستش ماکس برود گفته بود که پس از مرگش همۀ نوشتههایش را نابود کند. دوریا دیامانت معشوقۀ او با پنهان کردن نزدیک ۲۰ دفترچه و ۳۵ نامۀ کافکا، تا اندازهای به وصیت کافکا عمل کرد. تا هنگامی که در سال 1933 گشتاپو آنها را ضبط کرد. برود بر خلاف وصیت کافکا عمل کرد و نوشتۀ فرانتس کافکا را پیش خود نگه داشت. در سال ۱۹۳۹ به دنبال اشغال چکسلواکی به دست نازیها ماکس برود پراگ را ترک کرد و نوشتههای کافکا را در یک چمدان با خود به تل آویو برد. او بعدها همۀ کارهای کافکا را منتشر کرد. نوشتههای کافکا خیلی زود توجه مردم و تحسین منتقدان را برانگیختند.
بخشی از آثار این نویسنده در پردیس کتاب
شعبۀ مرکزی: مشهد - خیابان ابنسینا - بین ابنسینا ۴و۶ (مقابلسهراهادبیات) ◄۰۵۱۳۸۴۸۲۴۲۵ شعبۀ وکیلآباد: مشهد -نبش وکیلآباد۳۴(چراغچی) ◄۰۵۱۳۸۹۳۵۷۵۵
فروشگاه اینترنتی ◄۰۵۱۳۸۴۸۲۴۲۵پشتیبانی-سایت:داخلی۵