دموكراسي ها چگونه مي ميرند (آنچه تاريخ در مورد آينده مي گويد)

بسياري از صاحب‌نظران و انديشمندان، دموکراسي را يکي از بهترين و کم‌خطاترين شيوه‌هاي حکومتي مي‌دانند. اگرچه همين دموکراسي گونه‌هاي مختلفي دارد و بعضي هم سخن از چندگانگي آن در جامعه بين‌الملل به ميان آورده‌اند، اما به طور کلي شيوه‌اي است براي حکومت مردم و نه فرد و گروهي خاص.
با وجود اينکه دموکراسي را يکي از کم‌خطاترين شيوه‌هاي حکومتي مي‌‌دانند، ما از سوي ديگر بر شکنندگي آن هم تاکيد شده است. حالا و در سال‌هاي اخير بسياري از کارشناسان مسائل بين‌الملل و علوم سياسي از در خطر بودن دموکراسي صحبت مي‌کنند.
مقدمه «دموکراسي‌ها چگونه مي‌ميمرند»:
«آيا دموکراسي در خطر است؟ ما [به عنوان شهروندان آمريکايي] هيچ‌گاه تصور نمي‌کرديم روزي چنين پرسشي را مطرح کنيم.»
«اکنون توجه ما به سمت کشور خودمان معطوف شده است. طي دو سال گذشته، سياستمداران مطالبي به زبان آورده و کارهايي انجام داده‌اند که در ايالات متحده بي‌سابقه بوده است. بايد اذعان داشت که اعمال و گفتار اين‌چنيني پيش‌درآمد بحران دموکراتيک در ساير کشورهاي جهان بوده است. براي ما نيز مانند بسياري ديگر از شهروندان آمريکايي، اين موضوع مايه وحشت و نگراني است …»
لويتسکي و زيبلات در اين کتاب علاوه بر ابراز نگراني براي خطرهايي که دموکراسي را فراگرفته‌ است، معتقدند بر اساس تجربه کشورهاي ديگر، دودستگي حتي مي‌تواند عامل مرگ دموکراسي باشد. البته همين تجارب نشان مي‌دهد که زوال دموکراسي هم اجتناب‌ناپذير است و هم برگشت‌پذير.
«دموکراسي‌ها چگونه مي‌ميرند» علاوه بر بررسي و آسيب‌شناسي ساير دموکراسي‌هاي بحران‌زده، راهبردهايي را هم پيشنهاد مي‌کند که شهروندان بايد با پيروي يا – در بعضي موارد – عدم پيروي از آنها، از دموکراسي دفاع کنند. فريد زکريا، خبرنگار و تحليل‌گر مسائل سياست‌خارجي درباره اين کتاب نوشته است: «کتابي هوشمندانه که درباره روش‌هاي تضعيف دموکراسي در کشورهاي مختلف جهان، آن‌هم به شيوه‌هايي کاملا قانوني، اطلاعاتي بسيار مفيد در اختيار خواننده قرار مي‌دهد.»
مايکل مورل، سرپرست سابق سازمان سيا هم معتقد است: «اگر قرار است فقط يک کتاب بخوانيد، «دموکراسي‌ها چگونه مي‌ميرند» را بخوانيد … اين کتاب، مبتني بر واقعيت و بهترين تفسير در زمينه سياست آمريکاست. شکي در اين باره وجود ندارد.