شربت آرزو

جادوگر والا مقام عضو هيات مخفي جادوگران و خاله‌ي جادوگر پول چاپ کن او دچار يک مشکل برگ شده اند:سال دارد به پايان مي‌رسد و آنها هنوز نتوانسته اند قرارداد را با ديو جهنمي بزرگ به پايان برسانند.خاله و خواهرزاده فکر بکري به سرشان مي رسد و تصميم مي‌گيرند که در ساعت هاي پاياني سال،کم کاري‌هايشان را جبران کنند.ماوريتزيو،گربه‌ي جادوگر ديوون و يا کوب قارقاري،کلاغ خانگي خاله ويروني از نقشه‌ي جادوگرها سر در مي آورند و تلاش مي‌کنند نقشه‌ي آنها را به هم بزنند.آيا مااورتزيو و ياکوب موفق خواهند شد؟مسابقه اي نابرابر با زمان آغاز مي‌شود.