بيهوشي

چِيس يادش نيست که از پشت بام سقوط کرده. يادش نيست که به سرش ضربه خورده. راستش، او هيچ‌چيز يادش نيست. توي بيمارستان از خواب بيدار مي‌شود و مي‌بيند مجبور است کل زندگي‌اش را از اول ياد بگيرد... حتي اسم خودش را.
او مي‌داند که چِيس است. ولي چِيس ديگر کيست؟
وقتي به مدرسه برمي‌گردد، هر کسي يک‌جوري باهاش برخورد مي‌کند.
بعضي‌ها يک‌جوري رفتار مي‌کنند انگار قهرمان است،
بعضي‌ها هم حسابي ازش مي‌ترسند. مدتي که مي‌گذرد، ديگر مسئله اين مي‌شود که چِيس قبلاً کي بوده... و قرار است چه کسي باشد؟ بيهوشي، داستان جذاب پسري است که گذشته‌ي ناخوشايندي دارد و بايد بفهمد چطور مي‌تواند از اول شروع کند. داستاني غيرقابل‌پيش‌بيني و نو درباره‌ي فرصت‌هاي دوباره‌اي که براي جبران برايمان پيش مي‌آيد و اينکه در نهايت خودمان هستيم که انتخاب مي‌کنيم چه کسي باشيم. اين داستان همچون ساير آثار گردن کرمن پر از فرازونشيب و هيجان است و شخصيت‌هايي دارد که در ذهن ما خواهند ماند. علاوه بر اين، از مفاهيم اصلي اين کتاب مي‌توان به رفتار نامناسب نوجوانان در مدرسه،‌ به ويژه قلدري، اشاره کرد