پادشاه مارها

اين كتاب گوشه اي از زندگي سه نوجوان دوست و همکلاسي را در منطقه روستايي تنسي در ايالات متحده بيان مي کند. سال آخر دبيرستان براي ليديا که دختر خانواده اي مرفه است نويد‌بخش قدم گذاشتن به مرحله اي جديد از زندگي و پشت سر گذاشتن روستاي زادگاهش است که بنا بر اعتقاد او ظرفيت برآورده کردن آرزوهايش را ندارد. ولي شرايط براي تراويس و ديل، دو پسر نوجوان داستان به گونه اي ديگر است. آنها که دست تقدير زندگي مشقت باري را برايشان رقم زده براي رهايي از وضع موجود در منجلاب وضعيتي تحميل شده دست و پا مي زنند. ديل به خاطر رسوايي اخلاقي پدرش که منجر به زنداني شدن او شده آماج انتقاد و نجواهاي بيرحمانه‌ مردم منطقه قرار گرفته و خشونت رفتاري پدر دائم الخمر تراويس زندگي را به کام او تلخ کرده است. پادشاه مارها، روايت نحوه دست و پنجه نرم کردن اين سه نفر با شرايط زندگي است.