پي پي جوراب بلند / كلاسيك هاي خواندني

عجيب ترين دختري که تومي و آنيکا تا آن روز ديده بودند، پي پي جوراب بلند بود که داشت براي قدم زدن صبحگاهي بيرون مي رفت. آن روز صبح پي پي اين ريختي بود: موهاي هويجي اش را دو تا گيس بافته بود و هر کدام از آن گيس ها سيخ از کله اش بيرون زده بودند. بيني کک مکي اش شبيه يک سيب زميني خيلي کوچک بود و زير آن هم دهان پهني بود با دندان هايي سفيد و سالم. پيراهنش حسابي عجيب و غريب بود. خود پي پي آن را دوخته بود. قرار بود آبي باشد، اما پارچه ي آبي کم آورده بود و ناچار شده بود با تکه هاي قرمز آن را وصله پينه کند. يک جفت جوراب بلند پاهاي درازش را پوشانده بود، يک لنگه ي جوراب زرد و لنگه ي ديگرش سياه بود. يک جفت کفش مشکي هم به پا داشت که درست دو برابر پاهايش بودند. اين کفش را پدرش از آمريکاي جنوبي برايش خريده بود تا پاهايش فضاي کافي براي رشد کردن داشته باشند و پي پي هيچ وقت کفش ديگري جز اين پايش نمي کرد.