حبيب گفت : ديشب مثل اينکه در راديو عراق خبر اسارتش را پخش کردند.
باز هم کوچه همان کوچه صمصام بود!
فردا براي هميشه از اين خانه مي رويم.
موشک باران هر روز شديد تر مي شود شهر هم خلوت و خلوت تر.
فهميدم بدترين راه اذيت کردن يک نفر اين است که حرف هايش را باور نکني اما من هر چرت و پرتي از حبيب را باور مي کردم.
نقشه اين بود که در حياط را باز کند کليد را من برگردانم سر جايش او برود تو و من خانه باشم و او در عرض نيم ساعت اتاق هاي شازده و حوض و بقيه چيز ها را ببيند. فقط شنيدم: زدند توي خانه شازده... چيزي را که توي دلم پرپر ميزد را فرياد کشيدم: حبيب! يا امام هشتم حبيب! مثل تير از ميانشان دويدم.»
زبان فارسي
نويسنده حميدرضا نجفي
مؤلف حميدرضا نجفي
سال چاپ 1391
نوبت چاپ 3
نوبت ويرايش 0
تعداد صفحات 104
سايز رقعي
ابعاد 15 * 21.5 * 0.5
نوع جلد شوميز
وزن 155
شناسه کالا9789644328244