عاشقي يعني جدايي

هدف اين کتاب بررسي چالش‌هاي موجود در روابط عاطفي بين مردان و زنان در برهه‌اي است که به هزاره سوم نزديک مي‌شويم. در اين سفر دشواري‌هاي بسياري پيش رو داريم ... مشکلاتي که به آن‌ها اشاره خواهم کرد. وانمود نمي‌کنم که مي‌توانم فرمولي جادويي براي سعادت زندگي مشترک ارائه دهم. نه تنها چنين فرمولي در اختيار ندارم بلکه در حقيقت باور به وجود چنين فرمولي ندارم. من به‌جاي اين‌که تدابير و سازوکارهايي ابداع کنم که اين مسير را آسان‌تر کند، تلاش خواهم کرد تا قفل مفهومي را که وراي اين مشکلات نهفته است بگشايم. با پرده برداشتن از برخي الگوها، درمعرض ديد قرار دادن و شناخت آن‌ها، اميد آن مي‌رود که بتواند ارتقا داده شود. کتاب حاضر در ابتدا به بحران ناشي از وضعيت نامطلوب زوج‌هاي امروزي در ساختاري کمابيش مردسالارانه مي‌پردازد. سپس برخي از نظريه‌هايي که در سرتاسر کتاب به‌کار خواهد رفت، همچون شکل‌گيري «من»، عقده‌هاي والدين، عزت نفس و کهن‌الگوهاي آنيموس و آنيما را شرح مي‌دهد.