عقايد يك دلقك #

دلقکي که الکل را درمان دردش قرار دهد، سقوطش از بالاي شيرواني به مراتب خيلي سريع‌تر از يک شيرواني‌ساز مست اتفاق مي‌افتد. وقتي با حالت مستي وارد صحنه مي‌شوم، در هنگام اجراي نمايش خطاهاي زيادي مرتکب مي‌شوم، چون ديگر آن دقتي را که لازم است داشته باشم را ندارم و همين سبب مي‌شود که دچار دامي پردردسر شوم. يعني به رفتاري که روي صحنه به نمايش در مي‌آورم مي‌خندم، که اين خود بسيار نگران کننده و ترسناک است. ولي تا موقعي که هوشيار هستم، هول و استرس قبل از روي صحنه رفتن تا زمان اجراي نمايش زياد مي‌شود (اکثراً بايد با زور و هل روي صحنه بروم) و آن‌ چيزي که برخي منتقدان نامش را «شادي حياتي پنهاني در تپش قلب» نهاده‌اند براي من چيزي جزء يک سرماي مأيوس کننده نبود که به سبب آن تبديل به يک عروسک خيمه‌ شب‌بازي مي‌شدم و ترسناک‌تر از آن زماني بود که نخ اين عروسک پاره مي‌شد و من بايد فقط به خودم متکي مي‌شدم.