رئال مادريد

19,000تومان
تولید کننده: افق
انبار:
برنده و بازنده مهم نبود، مفصل دعوا مي‌کردند، آن‌قدر از دماغ و دهان و دست و پاي‌شان خون مي‌رفت که مي‌توانستند بروند بانک خون تأسيس کنند. خون‌شان قاتي شده بود، خون سرِ اين در خون ‌دماغ آن ‌يکي، برادرهاي خوني شده بودند. تيم شده بودند. هيچ‌کدام‌شان فکر نمي‌کردند بعد آن‌همه بدبختي که کشيده بودند مرتضي و عبد نيايند، خيلي نامردي بود که نيايند، براي هم سر داده بودند، از آن رفاقت‌ها نبود که يکي وسط ماجرا بقيه را قال بگذارد. تيم بدون آن‌ دو نفر، تيم نمي‌شد. آقاجلالي رفته بود لب شط سيگار مي‌کشيد. حمود معلوم نبود باز از کجا پيتي پيداکرده بود و دم گرفته بود، فعلاً فقط شُل‌وبي‌حال واي و واي واي واي مي‌‌خواند ولي حتماً يکي‌دو خط ديگر گير مي‌داد به يکي از بچه‌ها. رضا و اصغر سه‌ضرب دست مي‌زدند، حنيف ضرب اصلي را مي‌آمد. اسکلت قايقي کنار شط بود که شنون نشسته بود روي دماغش و ديده‌باني مي‌‌کرد. در تاريکي شب نه گردن درازش معلوم بود، نه دست‌هاي بلند دروازه‌باني‌اش، فقط سفيدي چشم‌ها و پيراهن زرد برزيلي‌اش پيدا بود. بهرام لباس گرم‌هاش را پوشيده بود، پروانه مي‌زد. هميشه از يک ساعت قبلِ بازي خودش را گرم مي‌کرد ولي ذخيره بود، بازي بهش نمي‌رسيد، اگر هم مي‌رسيد بس‌که خودش را گرم کرده بود ديگر جان نداشت بدود.
زبان فارسي
نويسنده محمد طلوعي
مؤلف محمد طلوعي
سال چاپ 1398
نوبت چاپ 6
نوبت ويرايش 0
تعداد صفحات 136
سايز رقعي
ابعاد 14 * 18.5 * 1
نوع جلد شوميز
وزن 120
شناسه کالا9789643699994