مباني انسان شناسي

در کتاب حاضر تلاش شده است موضوعي بسيار پيچيده، يعني فرهنگ انساني و علمي که به‌طور تخصصي به مطالعه‌ي آن اختصاص دارد به زباني ساده تشريح شود. مطالب اين کتاب، چنان‌که از عنوان آن نيز مشخص است، تنها «درآمد» و «مقدمه»‌اي است براي آشنايي با موضوع. ولي نبايد تصور کرد که اين «مقدمه» ديدگاهي جامع يا نسبتاً جامع از اين علم گسترده به خواننده عرضه مي‌کند، يا اصولاً نويسنده چنين ادعايي دارد. در حقيقت انسان‌شناسي به‌دليل گستردگي زماني و مکاني و وجود شاخه‌هاي تخصصي بسيار زياد در آن امروزه به يکي از پيچيده ترين علوم انساني تبديل شده که هم‌زمان واجد دو بُعد مثبت و منفي است. انسان‌شناسي علمي به‌دليل ماهيت بين‌رشته‌اي‌اش دايرهالمعارفي است که براي درک جهان پيچيده‌ي کنوني بهترين ابزار است. البته انسان‌شناسي نيازمند تعامل با ديگر رشته‌ها و حوزه‌هاي تخصصي است.
اما بُعد منفي در آن است که همان دلايل مي‌توانند پژوهشگر ناآگاه را به‌سوي امور سطحي سوق دهند و مفاهيم پيچيده را به مفاهيم پيش‌پاافتا‌ده‌اي تقليل دهند که هيچ سودي نه براي خودش و نه براي ديگران نخواهند داشت.
در اين کتاب همچنين تلاش شده است بر بُعد مثبت تأکيد و خوانندگان را به پرهيز از بُعد منفي توصيه شود. و اميد است گروهي از آن‌ها به ادامه‌ي مطالعه و تحقيق در اين حوزه تشويق شوند.