ماكس وبر و نظريه سياست مدرن

ريمون آرون جامعه‌شناس معاصر آلماني درباره ماکس وبر مي‌گويد: « ماکس وبر نه مرد سياست بود و نه مرد دولت، بلکه مرد علم بود وگهگاه نيز به روزنامه‌نگاري سياسي مي‌پرداخت، اما در تمام زندگي مشتاقانه خود نگران امور عمومي بود و براي لحظه‌اي هم از ياد سياست غافل نشد، گويي هدف نهايي او مشارکت عملي بوده است.» با اين همه، او به عنوان مفسر و مبلغي سياسي براي جهان انگليسي‌زبان و به تبع آن براي خوانندگان ايراني کمتر شناخته شده است. شايد بتوان دليل اين امر را ماهيت مناسبتي نوشته‌هاي سياسي وبر دانست که باعث مي‌شود آنها به سطح موضع سياسي شخصي او تقليل يابند و عاري از تحليل‌هاي جهان‌شمول تلقي مي‌گردند. از حيث سياسي ، ماکس وبر به عنوان شخصيت سياسي بحث برانگيزي معرفي مي شود که در زمينه‌هاي مختلف به فعاليت مشغول بوده است. او شخصيتي متمايز داشت و توجه خود را در سراسر زندگيش به دوگانگي‌هاي حاکم بر انديشه و روح آدمي معطوف کرده بود و مي‌کوشيد به شکاف بيان تبيين و تفهيم، عينيت و نسبيت، واقعيت و ارزش در حوزه روش‌شناسي و حق و اجبار، پارلمان‌خواهي و رهبري قدرتمند سياسي در عرصه سياست پاسخ بگويد. اين تفکيک‌ها و فاصله‌ها در همه نوشته‌هاي وبر ظهورکرده‌اند.