ضمير آگاه (راهنماي مختصري بر معماي بنيادين ذهن)

معرفي كتاب:
تجربه ما از آگاهي چنان در تاروپودمان تنيده است که به‌ندرت درک مي‌کنيم چيزي مرموز و معماگونه در حال رخ دادن است. آگاهي «خودِ تجربه» است. ازاين‌رو، پرسش عميقي را که همواره به ما زل زده است به‌سادگي ناديده مي‌گيريم: چگونه توده‌اي مادّه مي‌تواند آگاه باشد؟ گاه فرض مي‌کنيم وجود آگاهي بديهي يا نتيجه ناگزير پيچيدگي‌هاي حيات است. اما اگر دقيق‌تر بررسي کنيم، درمي‌يابيم آگاهي يکي از عجيب‌ترين جنبه‌هاي واقعيت است. تلاش نويسنده اين کتاب، که هم در زمينه آگاهي تحقيقات نظري مي‌کند و هم دستي در مديتيشن و توجه‌آگاهي دارد، زيرورو کردن برخي پيش‌فرض‌هاي رايج درباره جايگاه آگاهي در جهاني است که در آن زندگي مي‌کنيم. او با تمرکز بر دو پرسش کار را آغاز مي‌کند: در ارگانيسمي که مي‌دانيم تجربه آگاهانه دارد، چه شواهدي را مي‌توانيم از «بيرون» شناسايي کنيم که نشانه‌اي از وجود آگاهي باشد؟ و ديگر اينکه، آيا وجود آگاهي براي تبيين رفتارهاي ما ضروري است؟ او در ادامه از ديدگاهي دفاع مي‌کند که طبق آن، آگاهي جزو کيفيات بنيادي مادّه است و در نتيجه پايه‌اي‌ترين جزء سازنده مادّه نيز از سطحي از تجربه آگاهانه برخوردار است. او مي‌کوشد اين نسخه از همه‌جان‌پنداري را تقويت کند و به برخي از نقدهاي وارد بر آن پاسخ گويد.