شبهاي روشن با يك تفسير بلند

299,000تومان
تولید کننده: كتاب پارسه
انبار:
معرفي كتاب:
قصه «شبهاي روشن» داستايفسکي، عاشقانه‌اي تلخ و شورانگيز با روايتي سرراست و خوشخوان و پاياني غافلگير کننده است. قصه از زبان راوي اول‌شخص نقل مي‌شود؛ از زبان راوي‌اي که ديدار اتفاقي‌اش با يک زن، او را به آن زن دلبسته مي‌کند. راوي قصه «شبهاي روشن» مردي‌ست از جنسِ همه مردان تنهايي که اغلب در آثار داستايفسکي ملاقاتشان مي‌کنيم؛ مردي ساکن پتربورگ که تنها همصحبتش مستخدمي سالخورده است. اين مردِ تنها، شبها در خيابانهاي پتربورگ پرسه مي‌زند و خيالبافي مي‌کند و در بيداري، رؤيا مي‌بيند و از شدت بي‌کسي و بي‌همدمي، خانه‌ها و ساختمان‌ها را به چشمِ دوستان و همصحبتان خود مي‌بيند. شبي، حينِ پرسه‌زني در خيابان، چشم راوي، در کنار کانالِ آب، به دختري مي‌افتد. دختر به حصار کانال تکيه زده و مي‌گريد. کمي بعد، دختر فرياد مي‌کشد و راوي مي‌رود ببيند چه اتفاقي براي او افتاده است. مردي مزاحم دختر شده است. راوي، شرّ مزاحم را از سر دختر کم مي‌کند و اين‌گونه باب آشنايي‌ و دوستي‌اش با دختر، که ناستينکا نام دارد، باز مي‌شود. پيش از اين، هيچ زني در زندگي راوي نبوده و راوي تجربه‌اي عاشقانه نداشته است و ناستينکا هم شرط مي‌کند که راوي عاشق او نشود و فقط باهم دوستاني معمولي باشند. او براي راوي تعريف مي‌کند که عاشق مردي است که او را قال گذاشته و به سفر رفته و يک سال است که از سفر برنگشته، درحالي‌که قرار بوده برگردد و با او ازدواج کند. اما راوي قصه «شبهاي روشن»، برخلاف شرط ناستينکا با او، عاشق ناستينکا مي‌شود. او ابتدا احساسات خود به ناستينکا را بروز نمي‌دهد و عشقش به او را در دل نگه مي‌دارد، اگرچه سرانجام، در شب چهارم ديدارش با ناستينکا، به او ابراز عشق مي‌کند. اين ابراز عشق اما همزمان مي‌شود با اتفاقي ديگر، که ناگهان همه‌چيز را دگرگون مي‌کند و پاياني غافلگير کننده را براي قصه «شبهاي روشن» رقم مي‌زند.
زبان فارسي
نويسنده فيودار داستايفسكي
مترجم حميدرضا آتش برآب
سال چاپ 1402
نوبت چاپ 4
نوبت ويرايش 0
تعداد صفحات 192
سايز پالتويي
ابعاد 13.2 * 19.6 * 2
نوع جلد سلفون
وزن 255
شناسه کالا9786002539151

كالاهايي كه همراه اين كالا خريداري شده‌اند