گزارش آخرين تابستان

300,000تومان
تولید کننده: ثالث
انبار:
از متن كتاب:

کيومرث دوباره به عکس نگاه کرد و گفت: «اين زن و اين راه پله تو رو ياد چي مي ندازه؟»
بلند شدم و روبروي عکس ايستادم. متوجه جزئيات بيش تري شده بودم. سمت چپ راه پله، باز هم پله هايي بود که از فضاي تاريک تر پايين به کف مي رسيد و در پاگرد، نور کمرنگ و بي روح لامپ مهتابي پاشيده بود. زن انگار آن پله ها و پاگرد را پيموده بود و حالا پله هاي ديگري پيش رو داشت که به فضاي پرنورتري منتهي مي شد. کبوترهاي هراسان، طول مسير را اشغال کرده بودند. شقيقه ام را خاراندم و گفتم: «اولش مضطربم مي کنه، ولي بعد آرومم مي کنه چون ته راه پله مي رسه به سطح، به نور آفتاب. »
کيومرث گفت: «من رو هم مضطرب مي کنه، اما اضطرابم رو از بين نمي بره؛ چون هنوز به يقين نرسيده م که اون نور، مال آفتابه يا يه لامپ مهتابي ديگه؟ شايد هم اضطراب کبوترها هم از چيزيه که مي دونن، از گرفتار شدن، از پروازِ ناگزير... نه حضور يه زن. »
دوباره به عکس دقت کردم. حس کردم در خوشبيني ام به انتهاي راه پله کمي عجله کرده ام.
زبان فارسي
نويسنده سهند ايرانمهر
سال چاپ 1402
نوبت چاپ 4
نوبت ويرايش 0
تعداد صفحات 299
سايز رقعي
ابعاد 14.5 * 21.5 * 1.7
نوع جلد شوميز
وزن 300
شناسه کالا9786004059220