فرهنگ و تمدن

انديشه فرهنگ عرصه‌اي است پايان‌ناپذير که هرچه بيشتر به آن بپردازي به همان ميزان نيز توجه مي‌طلبد. انديشه فرهنگ يعني از راه فرهنگ انديشيدن. انديشه فرهنگ همان‌گونه که سبکي است علمي و مبتني بر دانش عام و دانش‌هاي خاص و تعريف‌پذير، در همان‌حال نيز نوعي عرفان است، چراغ راه سالک است.
اين کتاب کوششي است ديگر از همين نويسنده به قصد برپايي رشته دانشگاهي مستقلي، به نام «فرهنگ‌شناسي». اين کتاب در اساس به دو مفهوم فرهنگ و تمدن مي‌پردازد و شناساندن و نقد و سنجش انديشه‌هايي متفاوت و همسو و مخالف را هدف مي‌گيرد. از اين گذشته چند رويکرد دانشگاهي و سازمان‌يافته و آکادميک را در انگلستان، در امريکا و در آلمان معرفي مي‌کند و متفکران اين سه حوزه و مکاتب آن‌ها را با نگرشي تازه به خواننده فارسي‌زبان مي‌شناساند. در هر سه حوزه و مکتب انديشه فرهنگ آميخته است با فکر و رويکرد تمدني. نويسنده بر اين باور است که گرچه در حال حاضر حتي بسياري از نويسندگان و متفکران، دو مفهوم فرهنگ و تمدن را به‌جاي هم به‌کار مي‌برند به‌تدريج بايد ميان اين دو مفهوم بيش از حد کنوني به تفاوت‌گذاري علاقه نشان داد تا امکان بررسي‌هايي مستقل در هر يک از اين دو زمينه فراهم آيد. طبيعي است که هرگونه کوششي از اين دست ناچار بايد به پيشينه‌هاي مشترک و استنباطات همسو نيز اشاره کند و براساس توجه به سرنوشت‌هاي آغازين، طراحي مسيري تازه را پي بگيرد.
کتاب پيش رو مي‌کوشد افقي تازه در مباحث علوم انساني در عرصه زبان فارسي و نظام دانشگاهي در ايران بگشايد و درضمن خود نيز با انديشه‌هايي فرهنگي در همين عرصه سهم بگيرد.