حواس جمع

معرفي كتاب:
کلياي داستان «حواس‌جمع» نمي‌تواند فکرهايش را کنترل کند. او مي‌داند بايد تکليف‌هايش را انجام بدهد، اما مدام حواسش پرت مي‌شود. مي‌داند نبايد هرچه را که به فکرش مي‌رسد به زبان بياورد، اما گاهي نمي‌تواند کاري‌ کند. مي‌داند نياز به تمرکز دارد، اما چطور مي‌تواند اين کار را بکند وقتي بچه‌هاي دور و برش هي بلندبلند آدامس مي‌جوند يا سروصداهاي اعصاب‌خردکن ديگر درمي‌آورند؟ اين موضوع دارد به يک مشکل تبديل مي‌شود؛ نه فقط در مدرسه، حتي موقع شطرنج يا وقتي با دوست صميمي‌اش بيرون مي‌رود. بقيه هم کم‌کم توجهشان جلب مي‌شود. وقتي کليا پشت‌سرهم امتحان‌هايش را خراب مي‌کند، پدر و مادرش تصميم مي‌گيرند تا راهي براي بهبودش پيدا کنند؛ زيرا او حواسش به همه‌جا هست، به جز جايي که بايد باشد! اين کتاب تمام کليشه‌ها را کنار مي‌زند و در بستري امن در مورد مشکلات يک نوجوانِ مبتلا به اختلال عدم تمرکز صحبت مي‌کند. براي همين خواندن آن چه براي آن‌ها که خود به اين اختلال مبتلا هستند و چه براي آن‌ها که ممکن است با چنين افرادي در ارتباط باشند، بسيار مفيد است و حس همدلي را در آن‌ها تقويت مي‌کند.