شاه مي ميرد

36,000تومان
تولید کننده: بيدگل
انبار:
از متن كتاب:
شاه: دست‌هامان هم درد مي‌کنند. يعني داره شروع مي‌شه؟ نه. اگه هميشگي نبود پس چرا ما به دنيا آمديم؟ لعنت به والدينمان. چه مسخره، چه مضحک! پنج دقيق پيش به دنيا آمديم، سه دقيقه پيش ازدواج کرديم.
مارگريت: دويست هشتاد و سه سال مي‌شه.
شاه: دو دقيقه و نيم پيش بود به تخت سلطنت نشستيم.
مارگريت: دويست و هفتاد و هفت سال و سه ماه مي‌شه.
شاه: فرصت نکرديم بگيم اوف! فرصت نکرديم بفهميم زندگي يعني چي.
مارگريت: (به دکتر) براي اين کار هيچ سعي نکردند.
ماري: مثل يه پياده‌روي خيلي کوتاه بود تو يه خيابون پُردار و درخت، مثل قولي که عمل نشه، لبخندي که نشکفته پژمرده بشه.
مارگريت: (به دکتر، در ادامه) با اينکه بزرگ‌ترين دانشمندها دم دستشون بود، فقها، آدم‌هاي دنيا ديده، اون همه کتاب که لاش رو باز نکردند.
شاه: وقت نداشتيم.
مارگريت: تو که مي‌گفتي تمام وقت‌هاي عالم مال توست.
شاه: وقت نداشتيم، وقت نداشتيم، وقت نداشتيم.
زبان فارسي
نويسنده اوژن يونسكو
مؤلف اوژن يونسكو
مترجم سحر داوري
سال چاپ 1400
نوبت چاپ 2
نوبت ويرايش 0
تعداد صفحات 108
سايز رقعي
ابعاد 14.5 * 20.5 * 0.7
نوع جلد شوميز
وزن 115
تخفيف ويژه در سايت 10.00
شناسه کالا9786226863155