كم كم داشتيم به شرايط عادت مي كرديم و هرچند دقيقه يك بار چرتمان مي گرفت كه احساس كردم صداي زوزه ها دارد بلندتر مي شود. هاشم تقريبا خوابش برده بود. اول فكر كردم توهم زده ام و بعذ از خوابيدن هاشم، ترس باعث شده خيالاتي شوم. ولي رفته رفته صدا واضح تر شد، طوري كه تقريبا مطمئن شدم گرگ ها فاصله زيادي با ما ندارند. در حالي كه پيشاني ام از ترس عرق كرده بود، لگد آرامي به هاشم زدم و آهسته و بي صدا بيدارش كردم. دهانم را بردم نزديك گوشش و گفتم سر و صدا نكن! فكر كنم گرگ ها دارن به گودال نزديك مي شن...
زبان فارسي
نويسنده سيدمهدي ميري
مؤلف سيدمهدي ميري
سال چاپ 1399
نوبت چاپ 1
نوبت ويرايش 0
تعداد صفحات 72
سايز رقعي
ابعاد 13 * 19 * 0.3
نوع جلد شوميز
وزن 75
شناسه کالا9786008341758