مهره ي حياتي (آيا غير قابل جايگزين هستيد؟)

ست گادين را مي‌توان مصداق تعبير استيو جابز از نوابغ دانست: مي‌توانيد او را بپذيريد. مي‌توانيد ردش کنيد. اما نمي‌توانيد از او و حرف‌هايش صرف‌نظر کنيد. اين کتاب و مطالب آن نيز از جنس حرف‌هايي است که نمي‌توان از آن‌ها صرف‌نظر کرد. به اعتقاد او، همه نابغه‌اند.
نابغه از نظر او کسي است که گره‌ي مشکلاتي را باز مي‌کند که از توان ديگران خارج است و با همين اعتقاد، ما را به چالش مي‌کشد تا از متوسط بودن و همرنگ جماعت بودن دست برداشته و هنر و نبوغ‌ منحصربه‌فردمان را به همه نشان دهيم چرا که در حال حاضر، براي اولين بار در طول تاريخ چنين فرصتي با کمترين هزينه در اختيارمان قرار دارد. نويسنده هدفش از نگارش اين کتاب را اين‌طور عنوان مي‌کند: هدفم اين است که متقاعدتان کنم فرصت خوبي در انتظارتان است؛ فرصتي که مي‌تواند به‌طرز چشم‌گيري زندگي‌تان را در جهت مثبت تغيير دهد. براي بهره‌گيري از اين فرصت بايد بدانيم که قوانين حاکم چه تغييري کرده‌اند. در اين کتاب، ست گادين به ما ياد مي‌دهد چطور با بهره‌گيري از اين لحظه‌ي مهم، به آدمي تبديل شويم که به عقيده‌ي تمام دنيا، غير‌قابل‌جايگزين است و اين مسير را منوط به يک چيز مي‌داند: اينکه تصميم بگيريم و دست به انتخابي بزنيم که پيش روي ماست: مي‌توانيم همرنگ جماعت شويم يا سري توي سرها درآوريم. نمي‌توانيم هر دوي اين کارها را با هم انجام دهيم.
قوانين بازي تغيير کرده‌اند و با روش‌هاي قديمي نمي‌توان موفق شد. نظام آموزشي هنوز هم در پي نهادينه‌سازي اين باور در ماست که بايد سرمان به کار خودمان باشد و موبه‌مو از دستورعمل‌ها پيروي کنيم. در حالي که چنين چيزي در دنياي پرشتاب کنوني و زوال صنايع سنتي و تفکرهاي سنتي مديريتي ديگر جوابگو نيست. نويسنده معتقد است که با هدف تبديل شدن به يکي از چرخ‌دنده‌هاي صنايع غول‌پيکر به دنيا نيامده‌ايم. بلکه ما را اين‌طور تربيت کرده‌اند. اما گزينه‌ي ديگري نيز پيش رو داريم که همان تبديل شدن به يک مهره‌ي حياتي است؛ فرآيندي تدريجي و مسيري که طي آن بايد ويژگي‌هايي را در خود پرورش دهيم که ما را غيرقابل‌جايگزين مي‌سازند.
در اين راستا، ست گادين ابتدا شرايط و ملزومات دنياي جديد کار را به معرفي مي‌کند و سپس از ما مي‌خواهد تا درباره‌ي انتخاب‌مان فکر کنيم. به اين فکر کنيم که آيا مي‌توانيم غيرقابل‌جايگزين شويم؟ در ادامه، با بررسي ملزومات دوران «کارخانه‌داري»، توضيح مي‌دهد که چطور ما را تربيت کرده‌اند تا به چرخ‌دنده‌ي قابل‌تعويض صنايع تبديل شويم. پس از بررسي ويژگي‌هاي عصر صنعتي، بيشتر مطالب کتاب را نيز به پاسخ اين سؤال اختصاص مي‌دهد که چرا بايد به يک مهره‌ي حياتي تبديل شويم و در اين مسير، به چه چيزهايي نياز است و چه موانعي بر سر راه ما قرار دارند؟
اميدواريم مطالعه‌ي اين اثر بتواند بيش از پيش به شما کمک کند تا با ملزومات دنياي کنوني همگام شويد و نگرش‌تان به کار و زندگي را دگرگون کند.