دربار درخشان 1

دربار درخشان فرصتي در اختيار گروهي از دختران منتخب قرار مي‌دهد تا وارد زندگي مجلل، پرزرق‌وبرق و مرفهي شوند که فقط در رؤياهايشان ديده‌اند. دربار درخشان براي اَدلايدِ اشراف‌زاده که خانواده‌ي ثروتمندش او را مجبور به ازدواجي بدون عشق مي‌کنند، مفهومي ديگر دارد. فرصتي که او مي‌تواند سرنوشت خودش را رقم بزند و به ماجراجويي در سرزميني جديد، ناشناخته و پررونق در آن‌سوي دريا قدم بگذارد.
ادلايد بعد از ملاقاتي تصادفي با سِدريک تورنِ جذاب، با هويت جعلي يک خدمتکار به گروه دختران فقيري ملحق مي‌شود که سدريک وعده‌ي تبديل‌شان به بانواني شايسته را مي‌دهد. اما آشنايي ادلايد با آداب‌ورسوم زندگي اشرافي او را مجبور به پرداخت بهايي مي‌کند: او بايد هويتش را از دوستانش ــ ميرا مهاجري مرموز و تَمسينِ کارگري که لباس مي‌شويد و ذوق‌وشوقي آتشين دارد و مهم‌تر از همه سدريک که ادلايد رفته‌رفته عاشقش مي‌شود ــ پنهان کند.
وقتي سدريک به حيله‌ي ادلايد پي مي‌برد و از طرفي فرماندار جوان و قدرتمند شيفته‌ي او مي‌شود و خواهان ازدواج با اوست، همه‌چيز نقش بر آب مي‌شود. ادلايد قفس طلايي زندگي قبلي‌اش را ترک نکرده است که جزو اموال کسي شود. اما هيچ‌چيزي به اندازه‌ي شيفتگي قدرتمند و ممنوعي که بين سدريک و ادلايد در خروش است، دلسردکننده يا خارق‌العاده نيست. عشقي که اگر نمايان شود، باعث طرد شدن هر دوي آن‌ها در سرزميني وحشي، خطرناک و ناشناخته و احتمالاً منجر به مرگ‌شان مي‌شود.