راز شبحي در مه

40,000تومان
تولید کننده: پيدايش
انبار:
فکرش مشغول بود تمام حرف هايي را که شنيده بود، مثل پازلي که هر قسمتش به قسمت ديگر نمي چسبيد، آزارش مي داد. فکر کرد: ايراندخت و عزيزخان که بچه دار نمي شدند، پس حتما گلناز دختر بي سرپرستي بوده که او را به فرزندي قبول کرده بودند و به همين دليل فاميلي اش مثل عزيزخان رفيعي بوده. اما بازهم برايش عجيب بود که عزيزخان فرزندخوانده اش را آن قدر دوست داشته که به خاطر مرگش خودکشي کرده باشد! دلش مي خواست همان شب مي رفت و همه ي سوال هايش را از ايراندخت مي پرسيد و با خيال راحت مي خوابيد، ولي فکر کرد او روز سختي را گذرانده، از طرفي دلش برايش مي سوخت که او را ياد مرگ دخترشان و عزيزخان بيندازد. از طرف ديگر هم ياد حرف هاي پدرش افتاد که گفته بود ايراندخت از کنجکاوي و سوال کردن زياد خوشش نمي آيد. دوباره رفت سراغ ديوان حافظ تا ببيند چه کار بايد بکند. آيا رفتن به انباري ته باغ کار درستي هست يا نه. ديوان را برد جلوي صورتش و چشم هايش را بست.
زبان فارسي
نويسنده سيمين پناهي فرد
مؤلف سيمين پناهي فرد
سال چاپ 1397
نوبت چاپ 1
نوبت ويرايش 0
تعداد صفحات 396
سايز پالتويي
ابعاد 13 * 20 * 2.8
نوع جلد شوميز
وزن 290
شناسه کالا9789643494858