اسماعيل، صبح زود از خواب بيدار شد و مثل كبوتر غريبي از خانه بيرون زد و افتاد توي كوچه ها و خيابان هاي شوشتر. بچه هاي شوشتر پروانه وار بال بال مي زدند، قيل و قال مي كردند، دسته دسته مي دويدند و به اين سو و آن سو در رفت و آمد بودند تا براي مهمانهايشان نان و پنير تهيه كنند. اسماعيل اما مثل بقيه بچه هاي اهواز كه تا آن وقت صبح تك و توكي بيرون آمده بودند، كز كرده و سر فرود برده توي تن، مثل مرغ شپشك گرقته اي از كنار ديوار مي گذشت.بيشتر بچه هاي اهواز كنجي كز كرده بودند. چشمش كه به چشم يكي شان مي افتاد، شرم مي كرد. بزرگترها هم ساكت و سر به زير و غمگين بودند و اينجا و آنجا سر چهار راه ها و سر كوچه ها كپه كپه دور هم جمع مي شدند...
زبان فارسي
نويسنده محمود گلابدره اي
مؤلف محمود گلابدره اي
سال چاپ 1387
نوبت چاپ 6
نوبت ويرايش 0
تعداد صفحات 56
سايز رقعي
ابعاد 14 * 20 * 0.2
نوع جلد شوميز
وزن 80
شناسه کالا9789644326691