نابغه ي خردسال / پيشخدمت و شعبده باز

نويسنده، پس از اوج‌گيري فاشيسم، علاوه بر اين‌که به طرفداران هيتلر هشدار داد به قدرت رسيدن رايش سوم فاجعه‌بار خواهد بود، در داستان نابغه‌ي خردسال اين موضوع را بهانه کرد تا به نارسايي و مشکلات رابطه‌ي ميان مردم و پيشوا بپردازد. داستان پيشخدمت و شعبده‌باز را نيز هم‌زمان با اوج‌گيري قدرت هيتلر و موسوليني در قاره‌ي اروپا که به ويروس فاشيسم آلوده شده بود نوشت. منتقدان معتقدند توماس مان در اين داستان‌ها به مدد احساسات و نبوغش تلاش مي‌کند رابطه‌ي ميان مردم و قدرت را از جنبه‌هاي سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فلسفي بکاود. او که در دوران حکومت نازي‌ها آلمان را ترک کرد، گفت: «مهاجرت مي‌کنم تا حافظ معنويت ميهن فريب‌خورده‌ي خود در غربت باشم. آن‌جا که من هستم، فرهنگ آلمان آن‌جاست.»