جريان هاي تفسيري معاصر و مسئله ي آزادي

توجه و اهتمام به مفاهيم مدرني که از رهگذر مواجهه و آشنايي با فرهنگ و انديشه بيگانه در دوره معاصر به ميهماني فرهنگ و انديشه مسلمانان آمده است و ارزيابي آن‌ها ــاعم از پذيرش غيرمشروط، مشروط و يا نفي و انکار آن‌ــ در تفاسير جديد يکي از مقولات شايسته تحقيق و بررسي است. آزادي از جمله اين مفاهيم مدرن است که حضور آن را در انديشه‌هاي تفسيري معاصر به‌وضوح مي‌توان مشاهده کرد. نويسنده در اين نوشتار برآن‌ست تا روشن سازد چرا مفسران مشهور معاصر قرآن به مسئله آزادي‌هاي سياسي اجتماعي بيش از مفسران گذشته اقبال نشان داده‌اند رويکرد مفسران معاصر به مقوله آزادي چگونه است؟ مفسران ما در قبال مباني حقوقي، فلسفي، و جهان‌بيني، که مقوله آزادي برآمده از آن است، چه موضع فکري اتخاذ کرده‌اند و در ارزيابي آن با ملاک‌هاي قرآني به چه نتايجي رسيده‌اند؟ مهم‌ترين علت اختلاف نظر مفسران مشهور معاصر قرآن درباره آزادي‌هاي سياسي اجتماعي چيست؟ چرا آراء مفسران مشهور معاصر قرآن درباره آزادي‌هاي سياسي اجتماعي از انسجام و استحکام برخوردار نيست؟