چوب زير بغل - دو ضرب در دو مساوي بي نهايت

20,000تومان
تولید کننده: بيدگل
انبار:
از متن كتاب:
دختر، در ظلمات، شمعي بر تارک صحنه مي‌نشاند. او آرزو دارد تا پهلوان از جهان رؤيا آشکار شود و نجاتش بدهد. و پهلوان با يک جفت چوب زير بغل، و تني فرسوده، اما صوت و صدايي فلک شکاف پاي در ميدانک آدميان مي‌گذارد. عرصه ميدانک با زنجير کهني سر در زمين، به ناپيداي آسمان بسته‌است. باشنده‌يي نيست. جز شاهدي مثالي. پهلوان در رجزي دراز باشندگان را فرا مي‌خواند تا بيايند و خواستشان را بخواهند. اما روستاييِ بازي، روستايش زير آب سد رفته و در جست و جوي کار دنبال سرگرد مي‌گردد. زن سياهپوش، شوي سرگردش ناپديد شده‌است، مرد تاريخ، مرد طومار، مرد چاق، مرشد همه و همه سيارات سر گشته منظومه خودشانند. پرسش اين است: ما به گذشته چسبيده ايم يا گذشته به ما؟ و آن را سپر کنيم در برابر امروزمان؟ يا متکي بر آن، در برابرش بايستيم و خود باشيم؟ و دختر جواب مسأله است. او با پهلوان در رؤياهاي شيرين به پروازها رفته‌است. پس، پهلوان، پيراسته از ظواهر پهلوان، دختر را بجاي يکي از چوب زير بغل­هايش در زاويه زير بازو مي‌گيرد و با هم رو به بآينده مي‌روند. چوب زير بغل بسي بيش از اين ها مي‌پرسد.
زبان فارسي
نويسنده بهمن فرسي
مؤلف بهمن فرسي
سال چاپ 1399
نوبت چاپ 2
نوبت ويرايش 0
تعداد صفحات 100
سايز رقعي
ابعاد 14.5 * 21.5 * 0.5
نوع جلد شوميز
وزن 120
شناسه کالا9786007806074