تابستان انقلابي (تولد استقلال آمريكا)

اواخر ژوئن 1776، هم زمان با نزديک شدن کنگره قاره اي به رأي گيري براي استقلال آمريکا، اولين گروه از 427 کشتي سلطنتي بريتانيا در نزديکي لانگ آيلند ظاهر ميشود در کنگره جان ديکينسن از پنسيلوانيا که به عنوان سخنگوي حقوق آمريکايي هاي بريتانيايي تبار شناخته ميشود استدلال ميکند که اعلام استقلال بدون وجود يک دولت ملي و متحدان اروپايي گامي خطرناک است. اما شور جان آدامز، خرد بنجامين فرانکلين و فصاحت توماس جفرسن موجب ميشود که استقلال در اوايل ژوئيه تحقق يابد چند هفته بعد برادران ها و که مشتاق ترويج آشتي بودند از برتري نظامي خود بهره نمي برند و به نيروهاي ميهن پرست تحقير شده اجازه ميدهند که به نيوجرسي بگريزند. از ميان خاکستر شکست آمريکايي ها با تعهد به نهادهاي ملي خود برمي خيزند؛ اليس روايت خود را از طريق مجموعه اي از توصيفات فردي بيان ميکند که بسياري از آنها براي خوانندگان کتاب ديگرش که برنده جايزه پوليتزر است يعني برادران بنيانگذار و بيوگرافي هاي دقيقش درباره آدامز جفرسن و واشنگتن آشناست. هيچ کس بهتر از او نقش شخصيت فردي در زندگي عمومي به ويژه تأثير ويژگي هايي مانند شرافت يا شهرت را بر نگرش جنتلمن هاي قرن هجدهم نسبت به قدرت توضيح نمي دهد. با اين حال روايت تابستان انقلابي در واقع تاريخ منشأ تأسيس دولت ملي است، نه بيوگرافي پدران بنيان گذار پدران با اتخاذ تصميمات مهم شهرت کسب کردند: در تابستان 1776 دغدغه هاي آنها بسيار فراتر از صرف تهديد ارتش بريتانيا بود. «اجماع آشکار» درباره استقلال که در کنگره پديد آمد در هيچ جاي ديگر خارج از نيوانگلند وجود نداشت. همچنين، اقدامات ارتش بريتانيا تنها چالشي نبود که اعضاي کنگره با آن روبرو بودند. براي بسياري از آمريکايي ها واضح بود که از زمان تيراندازي در لکسينگتن در 19 آوريل 1775 وضعيت جنگي با بريتانيا وجود داشته است. در سراسر کشور، کميته هاي موقت سياسي جديدي ايجاد ميکردند و با توماس پين در کتاب پرفروش عقل سليم موافق بودند که مشکل اساسي سلطنت است نه شخص جرج سوم اما درست همان طور که هزاران نفر استقلال را به دليل وعده حقوق طبيعي و حکومت خود انتخاب ميکردند هزاران نفر ديگر امپراتوري بريتانيا را انتخاب ميکردند زيرا از انقلابي که ممکن بود به هرج و مرج و استبداد عمومي تبديل شود، مي ترسيدند. شيوه اي که آغازگر در شروع به هر اقدام به کار مي برد قاعده عمل را الهام بخش کليه افعال بعدي مي کند. بنياد کار انقلاب آمريکا عهد و ميثاق بر مبناي قانون بود.