و كسي نمي داند در كدام زمين مي ميرد (روايتي از سفر به كاتماندو باميان تفليس آتن هرات كابل جنوا قونيه مون پوليه) #

147,000تومان
تولید کننده: اطراف
انبار:
گنبد سبز آرامگاه مولانا از بالکن چايخانه‌ي مِتين معلوم بود. من و آقاي بياني در بالکن نشسته بوديم و چاي مي‌نوشيديم. هواي قونيه نه سرد بود و نه گرم؛ هوايي عالي براي آخرين ديدارت با کسي. به‌جز من و آقاي بياني، مشتري ديگري در چايخانه‌ي فکسني مِتين نبود. مِتين، صاحب چايخانه، نشسته بود پشت دخل و مات‌ومبهوت به فرش‌هاي بي‌رنگ‌ورو و ظرف‌هاي خاک‌گرفته‌ي کافه‌اش نگاه مي‌کرد. موسيقيِ پس‌زمينه عربده مي‌کشيد «گفتا من آن ترنجم کاندر جهان نگنجم» و صداي ماشين‌هاي خيابانِ منتهي به ميدان سليميه‌ي قونيه را کم‌جلوه مي‌کرد.» بخشي از کتاب خواندني و جذاب «و كسي نمي‌داند در كدام زمين مي‌ميرد»، اين کتاب روايت زني جوان است که خسته از همه‌چيز و همه‌کس در سفري گام مي‌گذارد. وصف سفر اين زن جوان روايتي است از اوضاع دروني انسان‌ها و اوضاع کلّي جوامع انساني و پلي ميان تجربه‌هاي سفر او و درونيات انسان. بايد گفت اين کتاب هم سفرنامه است و هم نيست. اين کتاب با سفرنامه‌هاي معمولي سنتي فرق دارد و تصويري نو از سفرنگاريِ معاصر و امروزي پيش چشم ما مي‌گذارد.
زبان فارسي
نويسنده مهزاد الياسي بختياري
سال چاپ 1402
نوبت چاپ 3
نوبت ويرايش 0
تعداد صفحات 150
سايز رقعي
ابعاد 14 * 20 * 1
نوع جلد شوميز
وزن 130
شناسه کالا2500110339581

كالاهايي كه همراه اين كالا خريداري شده‌اند