زيبايي

راجر اسکروتن فيلسوف انگليسي، در کتاب زيبايي به مسئله ي رنگ باختن زيبايي در زندگي انسان معاصر و بحران هاي برآمده از آن مي پردازد. او در اين کتاب براي پاسخ دادن به چيستي زيبايي خود را به ارائه ي تعريف يا نظريه ي واحدي درباره ي زيبايي محدود نمي کند و در انتهاي کتاب اعتراف مي کند که هيچ تعريف جامعي از زيبايي ارائه نکرده است. اسکروتن چهار حوزه ي زيبايي، زيبايي انساني، زيبايي طبيعي، زيبايي روزمره و زيبايي هنري را از هم متمايز ميکند و هر فصل را به يکي از اين حوزه ها اختصاص مي دهد نويسنده در سرتاسر کتاب بارها و بارها به اين ادعا باز مي گردد که زيبايي نه امري ذهني، بلکه ارزشي واقعي و همه شمول است که در طبيعت عقلاني انسان ريشه دارد و در شکل بخشيدن به جهان انساني نقشي ضروري ايفا مي کند. او براي اثبات اين ادعا نه به تبيين تاريخي ميپردازد و نه به ارائه ي تبييني روان شناختي يا تکاملي از حس زيبايي بلکه رويکردش کاملاً فلسفي و منابع اصلي استدلال هايش آثار فيلسوفان است.