زندگي فراموش شده ميلواماريچ اينشتين

آن کي. فينک باينر (روزنامه نگار و نويسنده کتاب هاي علمي):
جايي در ميان شواهدي که اين کتاب ارائه مي کند، داستان زندگي يک زن نهفته است: زني باهوش، با جنسيتي اشتباه و در آغاز قرني اشتباه که سخت تلاش کرد به تحصيل خود ادامه بدهد.... همچنان همه پرچم ها عليه زنان دانشمند برافراشته است. ميلوا ماريچ حتي اگر در قرن بيست و يکم پا به عرصه وجود مي گذاشت، همچنان با اين معضل مواجه مي شد.

ايرن بلک مور (واشينگتن پست):
آلبرت اينشتين عاشق در اکتبر 1900 براي ميلوا ماريچ که قرار بود با او ازدواج کند، نامه اي نوشت و با احساس هرچه تمام به او گفت: (( خيلي خوش شانسم که کسي مثل تو را دارم، کسي که درست مانند خود من است)). آيا واقعا همسر اول اينشتين فراتر از کسي مثل خود اينشتين بود؟ آيا او نويسنده مشهورترين نظريه اينشتين بود؟... اين کتاب به بررسي ماجراي دانشمندي درخشان اما سرخورده مي پردازد که اگر بخت با او ياري مي کرد، مي توانست دنياي فيزيک را متحول کند.