(د) گرديسي

از متن كتاب:
... و ما همين‌جوري ادامه داديم تا رسيديم به جنگِ باهم! ما اولين صاحبان مزرعه‌هاي گندم بوديم و از اونجايي که ما اين مزرعه‌ها رو با خون و عرق جبين ساخته بوديم طبيعيه که حاضر بوديم براي نگه داشتنش بحنگيم، بکشيم و کشته بشيم! گندم‌ها ما رو تصاحب کردن و نه ما گندم‌ها رو. گندم‌ها همون کاري رو با ما کردن که ما با گرگ‌ها کرديم، ما اونا رو به يه سگ کوچولو تبديل کرديم. همون اولين پروژه‌ي بزرگ، ما رو برده کرد. با شروع تمدن بشري ما خودمون رو برده‌ي اکتشافاتمون کرديم. اما ما هميشه توي کشفِ چيزها خيلي خوب بوديم، خيلي بهتر از استفاده‌ي معقولش! انسان، انسان ِ عالِم!