فقط يك طاعون ساده

رودولف ايوانويچ، ميکروبيولوژيستي که بر روي واکسن طاعون کار مي‌کند براي سخنراني در همايش شوراي مديران وزارت بهداشت به مسکو دعوت مي‌شود، غافل از اينکه بي‌احتياطي کوچکي او را به طاعون آلوده کرده است. رودولف پيش از آنکه نشانه‌هاي بيماري در او ظاهر شود با آدم‌هاي بسياري معاشرت کرده و حکومت وقت براي جلوگيري از شيوع بيشتر بيماري، رئيسِ پليس‌مخفي را مامور به جمع‌آوري و قرنطينه‌ي همه‌ي آن‌هايي مي‌کند که رودولف نزديکشان بوده. تصميم به پنهان کردن حقيقت و دستگيري بي‌چون و چراي کساني که ممکن است بيماري را پخش کنند اگرچه جلوي شيوع بيماري را مي‌گيرد اما به فجايعي ديگر منجر مي‌شود.