ذهن درستكار (چرا سياست و مذهب افراد خوب را از هم جدا مي كند)

چرا تا اين حد برايمان سخت است که با يکديگر کنار بياييم؟ همه ما مدتي است که در اين وضعيت گير افتاده‌ايم. خب حداقل بياييد تمام سعي مان را بکنيم تا بفهميم چرا اين‌قدر راحت به گروه‌هايي متخاصم تقسيم مي‌شويم که هريک به حقانيت و درستکاري خود يقين دارند. اميدوارم روش جديدي براي فکر‌کردن درباره دو موضوع بسيار مهم، آزاردهنده و تفرقه‌انگيز در زندگي انسان، يعني سياست و مذهب، به شما عرضه کنم. در کتاب‌هاي آداب معاشرت، به ما گفته مي‌شود نبايد درباره اين موضوعات بحث کرد؛ ولي من مي‌گويم اين کار را انجام دهيد. سياست و مذهبْ تجلي روان‌شناسي اخلاق‌اند و فهم آن‌ها به نزديک‌شدن افراد به يکديگر کمک مي‌کند. هدف من در اين کتاب اين است که مقداري از تندي، خشم و تفرقه‌انگيزي اين موضوعات را بيرون بکشم و به‌جاي آن‌ها حيرت، شگفتي و کنجکاوي قرار دهم.
هدف اصلي کتاب اين است که ضمن انتقال بخشي از يافته‌ها و نظريه‌هاي روان‌شناسي اخلاق، اين امکان را به ما بدهد که عقايد اخلاقي متقابل و متفاوت را راحت‌تر بشنويم و درک کنيم. خصوصاً در فضاي به شدت دوقطبي و جناح‌بندي‌شده‌ي امروز که ‌هر تفکر سياسي و ديني هميشه خود را حق مي‌داند و ديگري را باطل، اين کتاب مي‌تواند کمک کند تا چند صدايي و گفتگو راحت‌تر شود و بحث‌هاي پرتنش و اغلب بي‌فايده‌ جاي خود را به درک متقابل و گفتگوي سازنده دهد.
جاناتان هايت، نويسنده‌ي اين کتاب، يکي از شناخته‌شده‌ترين روان‌شناسان اخلاق به حساب مي‌آيد و در حال حاضر استاد دانشگاه نيويورک است. او در اين کتاب سه حرف اصلي مطرح مي‌کند که يادآوري هر کدام از اين سه نکته به هنگام کشاکش‌هاي اخلاقي سودمند خواهد بود.