در جست و جوي گنج پنهان / پسران هاردي 5

27,000تومان
تولید کننده: محراب قلم
انبار:
وقتي جو و فرانک فهميدند در معدن گير افتاده اند، خيلي ترسيدند. کپه اي خار و خاشاک دهانه ي تونل را پوشانده بود و آدم هاي خبيث بيرون انتظارشان را مي کشيدند و آماده بودند تا سر و کله شان پيدا شود!
پسرها که جرئت نفس کشيدن نداشتند، گوش تيز کردند. مرد لاغر گفت: «ديشب فهميدم توي گورستان گوش وايساده بودند. من هم آدرس معدن بريدي را بهشان دادم. کار خوبي کردم؛ نه؟»
رفيقش گفت: «آن ها هم که دنبالش آمدند. اهرم با آن علامت رويش درست کار کرد. خوبيش اين است که همه چيز تصادفي به نظر مي رسد.»
و قاه قاه از ته دل خنديدند.
جو از سر شرمندگي نگاهي به برادرش انداخت. تازه فهميد ديلم رنگ شده را در قسمت سست تونل کار گذاشته بودند تا آن ها را گير بيندازند!
مرد لاغر در ادامه گفت: «راستش، مي خواهم از دست آن توله ها خلاص شوم. ال بزرگ خيلي ناراحت شد که آن تفنگ توي هليکوپتر کار نکرد.»
-تقصير تو که نبود، اسليم.
-بهش گفتم، اما گوشش بدهکار نيست. چون نتوانستم با آن ششلول بچه ها را از سر راه بردارم، از دستم خيلي عصباني شده. حالا هم که از صبح اين قدر وقت تلف کردم.»
-چرا؟
-براي کاري که فکرش را مشغول کرده و يکريز درباره اش حرف مي زند. قرار بود امروز جاي ديگري باشيم، اما سر و کله هاردي ها پيدا شد و نقشه اش عوض شد.
مدتي سکوت برقرار شد. فرانک و جو با نگراني صبر کردند تا به حرف هايي که شنيده بودند فکر کنند.
زبان فارسي
نويسنده فرانكلين ديكسون
مؤلف فرانكلين ديكسون
مترجم پروين جلوه نژاد
سال چاپ 1399
نوبت چاپ 1
نوبت ويرايش 0
تعداد صفحات 176
سايز رقعي
ابعاد 14 * 18.5 * 1
نوع جلد شوميز
وزن 150
شناسه کالا9786004135948