ملكه ي آب انبار

22,000تومان
تولید کننده: پيدايش
انبار:
نمي دانم چقدر بيدار بودم و به گليم گوش فکر مي کردم. باد شديدتر شده بود. مادربزرگ صداهايي شبيه به ناله از گلويش در مي آورد. چشم هايم را به زور بستم و به صداي باد گوش دادم که لا به لاي شاخه ها مي پيچيد و به شيشه پنجره ها مي خورد.
ياد آن روز افتادم که با مادر رفته بوديم حمام عمومي و باد آن چنان شديد شد که شيشه ي پنجره کوچک حمام شکست و همه گفتند پشت پنجره ي حمام آتش گرفته چون پشت پنجره قرمز شده بود، رنگ خورشيد در حال غروب. زن ها جيغ کشيدند و ما از ترس مان خودمان را گربه شور کرديم و شرتي پرتي لباس پوشيديم و از حمام آمديم بيرون. ديديم همه جا تاريک شده.
سر ظهر بود اما همه جا تاريک شده بود. باد سياه آمده بود.
صداي پا شنيدم. چشمم را باز کردم. سايه ي سياهي پاورچين پاورچين به پشه بند ما نزديک شد و به سمت من آمد. باد داشت پشه بند را از جا مي کند.
سايه پايين پايم ايستاد.
چشمم را باز و بسته کردم که مطمئن باشم خواب نمي بينم. سايه قوز کرد و صورتش را به پشه بند چسباند و بر و بر نگاهم کرد. قلبم داشت مي ايستاد. سايه دستش را روي پايم گذاشت و تکانم داد.
«رعنا!»
زبان فارسي
نويسنده فريده خرمي
مؤلف فريده خرمي
سال چاپ 1398
نوبت چاپ 1
نوبت ويرايش 0
تعداد صفحات 125
سايز پالتويي
ابعاد 13 * 19 * 1
نوع جلد شوميز
وزن 115
شناسه کالا9786222440091