در حال بارگذاري...
فروید در خانوادهای یهودی گالیسی در شهر موراویا بخشی از جمهوری چک متولد شد. او با یک پردۀ نازک که به دور بدنش پیچیده شده بود از رحم مادر بیرون آمد که مادرش این را نشانۀ خوبی برای آیندۀ پسرش میدانست. او عاشق ادبیات بود و در زبانهای آلمانی، ايتاليايی، فرانسه، انگليسی، اسپانيايی، عبری، لاتين و يونانی تخصص داشت. فروید در سن ۱۷ سالگی وارد دانشگاه وین شد. او میخواست حقوق بخواند اما به دانشکدۀ پزشکی پیوست. وی با درجۀ دکترا در سال ۱۸۸۱ فارغالتحصیل شد.
فروید در سال 1881 از دانشگاه وين پذیرش گرفت سپس در زمینههای اختلالات مغزی و گفتار درمانی و شناخت بیماری نادر آروشا كالبدشناسی اعصاب میکروسکوپی، در بيمارستان عمومی وین، به تحقیق پرداخت. او بهعنوان استاد دانشگاه در رشتۀ نوروپاتولوژی در سال ۱۸۸۵ منصوب شده و در سال ۱۹۰۲ بهعنوان پروفسور، شناخته شد.
از زمانی که فروید در سال ۱۸۸۶ کلینیک خصوصی خود را در شهر وین تأسیس کرد، شروع به استفاده از تکنیک هیپنوتیزم در درمانهای بالینی خود کرد. او از رویکرد و تکنیک همکار خود، جوزف بروئر، استفاده کرد که روش آن با هیپنوتیزمی که در روش فرانسوی آموخته بود متفاوت بود از آن جهت که در این روش از تلقین استفاده نمیشد. درمان یکی از بیماران بهخصوص بروئر باعث دگرگونی کار بالینی فروید شد. بیماری که با نام «آنا او» توصیف شده است، بیماری بود که از او دعوت شد جهت شرح علائم بیماریاش حین آنکه تحت هیپنوتیزم بود صحبت کند. در طول زمانی که بیمار در این حالت مشغول توصیف علایم بیماریاش بود، در حین آنکه بیمار خاطرات آسیبزای گذشته را که باعث بوجود آمدن بیماریاش شده بودند به یاد میآورد، از شدت علائم بیماریاش کاسته شد. عدم یکپارچگی نتایج درمانهای بالینی فروید در ابتدا او را بر آن داشت که از استفاده از تکنیک هیپنوتیزم دست بکشد و به این نتیجه برسد که اگر بیمار را تشویق کند تا آزادانه صحبت کند بدون آنکه جلوی خود را بگیرد یا خود را سانسور کند و در مورد هر چه که به ذهنش میآید به راحتی صحبت کند، در بهبود نشانگان بیماری روانیاش بیشتر کمک میکند. به همراه استفاده از این شیوه که آن را «تداعی آزاد» نامید، فروید متوجه شد که رویاهای بیماران نیز به نحو ثمربخشی میتواند آنالیز شود تا بتواند ساختار پیچیدۀ ناخودآگاه را و سرکوب روانی را که منشأ بیماری روانی است نشان دهد.
در حدود سالهای ۱۸۹۶ بود که او دیگر از لفظ روانکاوی برای توضیح شیوۀ جدید درمان بالینی و نظریات خود استفاده میکرد. در فوریۀ ۱۹۲۳، فروید سرطان لکوپلاکیا گرفت، یک تودۀ سرطانی در دهان او شناسایی شد. فروید در ابتدا این مسئله را به صورت راز نگه داشته، امّا در آوریل ۱۹۲۳ اوارنست جونز را در جریان گذاشت، اوارنست جونز به او گفت که توده برداشته شده است. فروید با متخصص پوست ماکسیمیلیان اشتاینر مشورت کرد، که به او توصیه کرد سیگار را ترک کند امّا در مورد جدی بودن سرطان او به وی چیزی نگفت و اهمیت آن را بیان نکرد. در اواسط سپتامبر ۱۹۳۹ سرطان سقف دهان فروید باعث درد فزایندۀ شدیدی برای او شد و به او اعلام شد که غیرقابل عمل جراحی است و بالاخره در تاریخهای ۲۱ و ۲۲ سپتامبر تزریق دوزهای معینی از مرفین باعث مرگ فروید در ۲۳ سپتامبر ۱۹۳۹ شد.
بخشی از آثار این نویسنده در پردیس کتاب
شعبۀ مرکزی: مشهد - خیابان ابنسینا - بین ابنسینا ۴و۶ (مقابلسهراهادبیات) ◄۰۵۱۳۸۴۸۲۴۲۵ شعبۀ وکیلآباد: مشهد -نبش وکیلآباد۳۴(چراغچی) ◄۰۵۱۳۸۹۳۵۷۵۵
فروشگاه اینترنتی ◄۰۵۱۳۸۴۸۲۴۲۵پشتیبانی-سایت:داخلی۵